چرا زندگی سلبریتی‌ها برای توده مردم مهم شده؟

تابناک باتو شنبه 06 اردیبهشت 1404 - 19:52
برای شما تا حالا پیش آمده که در حال پیمایش اخبار روز باشید، اما ناخودآگاه روی خبری درباره جدایی یک بازیگر یا رابطه جدید یک خواننده کلیک کنید! این کنجکاوی درباره زندگی شخصی چهره‌های مشهور، بخشی از روان جمعی بشر مدرن شده است.

چرا اینقدر زندگی خصوصی سلبریتی‌ها برای توده مردم مهم شده؟ (یک پزشک

«تابناک با تو» - «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» از موضوعات همیشه‌داغ فضای مجازی، رسانه‌ها و حتی گپ‌وگفت‌های روزمره شده است. با وجود آنکه بسیاری از مردم ادعا می‌کنند حریم خصوصی دیگران به ما ربطی ندارد، ولی در عمل خلافش را ثابت می‌کنیم. در جایی خواندم که حتی در عصر روم باستان، مردم برای شنیدن ماجراهای عشقی گلادیاتورها دور میدان‌ها جمع می‌شدند. انگار این علاقه، چیزی کهن‌تر از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی‌ست. پس چرا این موضوع برایمان تا این اندازه مهم است؟

شاید سال‌ها فکر می‌کردید که توجه به ظاهر، روابط و سبک زندگی سلبریتی‌ها تنها یک سرگرمی است، اما واقعیت پیچیده‌تر از این‌هاست. بررسی این پدیده نشان می‌دهد که انسان‌ها تمایل دارند هویت خود را از طریق مقایسه با دیگران شکل دهند. سلبریتی‌ها به‌نوعی آینه‌هایی هستند که مردم در آن خود را بازتاب می‌دهند یا آرزوهای برآورده‌نشده خود را در «آواتار فرضی» آنها دنبال می‌کنند. کلمه کلیدی «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» در لایه‌های پنهان خود، گره‌خورده با مفاهیمی چون خودپنداره، ارزش‌گذاری اجتماعی و جستجوی معناست. این پیوند روانی و هیجانی با انسان‌هایی که حتی ما را نمی‌شناسند، پدیده‌ای مدرن اما ریشه‌دار است. و درست به همین دلیل، مطالعه و فهم این علاقه‌مندی عمومی اهمیت زیادی دارد.

شرکت‌های بزرگ تبلیغاتی، هزینه‌های هنگفتی صرف می‌کنند تا یک سلبریتی معروف تنها یک جمله درباره یک برند بگوید. همین یک جمله، گاه کافی‌ست تا ذهن میلیون‌ها نفر به سویی کشیده شود که حتی با ده‌ها تبلیغ علمی هم نمی‌شد.

اما آیا ما واقعاً شیفته کیفیت زندگی این افراد هستیم یا بیشتر درگیر تصویری هستیم که رسانه‌ها از آنان ساخته‌اند؟ آیا مردم در دل خود می‌دانند که این زرق و برق‌ بیشتر از آنکه واقعیت باشد، صحنه‌سازی‌ست؟ چرا باید زندگی خصوصی سلبریتی‌ها تا این حد مهم تلقی شود؟ چرا یک تصمیم عاطفی یا رفتار شخصی یک فرد مشهور، این‌چنین بحث‌برانگیز و تأثیرگذار است؟ همه این پرسش‌ها به ما کمک می‌کنند تا پدیده‌ای به ظاهر ساده اما بسیار مهم را بهتر بشناسیم: شیفتگی به زندگی خصوصی سلبریتی‌ها.

۱- نخستین سلبریتی‌های واقعی؛ پیش از دوربین و اینترنت

پیش از آن‌که رسانه‌های مدرن متولد شوند، برخی افراد در تاریخ بدون داشتن قدرت سیاسی، ثروت افسانه‌ای یا دانش فلسفی، به شهرت فراگیر رسیدند. یکی از نمونه‌های اولیه، بازیگران تئاتر در روم باستان بودند که شهرتی شبیه به ستارگان امروزی داشتند. در یونان نیز ورزشکاران بازی‌های المپیک با آوازه‌های اسطوره‌ای مورد پرستش قرار می‌گرفتند. در قرون وسطی، دلقک‌های سلطنتی یا خوانندگان دوره‌گرد گاهی شهرتی محلی می‌یافتند که مردم حتی تصویرشان را روی ظروف و دیوارها نقاشی می‌کردند. نخستین موج واقعی «سلبریتی‌سازی» بدون نیاز به قدرت یا علم، در قرن نوزدهم و با ظهور تئاتر عامه‌پسند و عکس‌های چاپی آغاز شد. ستاره‌های اپرا، شعبده‌بازان و رقاصان سالن‌های پاریسی، زندگی‌نامه‌هایی داشتند که با شور خوانده می‌شد. بعدها با تولد سینما، این تمایل شدت گرفت و چهره‌هایی مانند «مری پیکفورد» (Mary Pickford) و «رودولف والنتینو» (Rudolph Valentino) تبدیل به اولین ابرستارگان جهانی شدند. این افراد بدون نوشتن کتاب یا داشتن سمت حکومتی، تنها به‌واسطه حضور پررنگ در ذهن عموم، سلبریتی شدند. همین‌جا بود که «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» به کالایی قابل فروش تبدیل شد. میل انسان به دانستن پشت‌پرده چهره‌های مشهور، از همان ابتدا همراه با این ستارگان زاده شد.

۲- روان‌شناسی توجه عمومی به زندگی خصوصی سلبریتی‌ها

طبق پژوهش‌های روان‌شناسی، پیگیری زندگی سلبریتی‌ها نه‌فقط سرگرمی، بلکه نوعی همذات‌پنداری عاطفی (Emotional Identification) است. انسان‌ها از دیرباز تمایل داشتند خود را جای افراد برجسته بگذارند، و سلبریتی‌ها فرصت زنده کردن این میل را فراهم می‌کنند. ذهن ناخودآگاه ما چهره‌های مشهور را به‌عنوان اعضای آشنا درک می‌کند، حتی اگر هیچ‌گاه آن‌ها را از نزدیک ندیده باشیم. این پدیده را «اثر شبه‌صمیمیت» (Parasocial Interaction) می‌نامند. افراد با دنبال کردن رویدادهای زندگی سلبریتی‌ها احساس می‌کنند بخشی از جهان آن‌ها هستند. برای بعضی، موفقیت یا شکست یک سلبریتی بازتابی از آرزوها یا حسرت‌های شخصی است. در واقع، وقتی یک سلبریتی طلاق می‌گیرد یا ازدواج می‌کند، ذهن فرد ناظر آن را مثل تجربه‌ای در زندگی خودش پردازش می‌کند. این احساسات مشترک، قدرت رسانه‌ای زندگی خصوصی سلبریتی‌ها را ده‌چندان می‌کند. در نتیجه، نگاه مردم به این چهره‌ها ترکیبی از تحسین، حسادت، دلسوزی و تمایل به پیروی است. و همین ترکیب هیجانی، پایدارترین توجه عمومی را تضمین می‌کند.

۳- جامعه‌شناسی علاقه به جزئیات روابط شخصی سلبریتی‌ها

از دیدگاه جامعه‌شناسی، آگاهی از روابط و ازدواج‌ها و جدایی‌های سلبریتی‌ها، فراتر از کنجکاوی ساده است. جامعه مدرن، الگوهای هویتی خود را تا حد زیادی از رسانه‌ها و چهره‌های عمومی می‌گیرد. وقتی سلبریتی‌ها با روابط خاص، جدایی‌های پرسروصدا یا شرکای متعدد خبری می‌شوند، مردم از آن‌ها الگو می‌سازند یا رفتارشان را داوری می‌کنند. این واکنش‌ها در واقع انعکاسی از کشمکش‌های درونی خود جامعه با مفاهیمی چون وفاداری، تعهد، یا آزادی فردی‌ست. در برخی فرهنگ‌ها، شکست یا موفقیت یک رابطه مشهور، به‌نوعی بحث درباره ارزش‌های اخلاقی جامعه است. همچنین این اخبار می‌تواند نوعی سوپاپ اطمینان باشد برای تخلیه فشارها و سرخوردگی‌های اجتماعی. در واقع مردم با دنبال کردن این اخبار، نارضایتی‌های خود از وضعیت اجتماعی را به سطحی پوسته‌ای تنزل می‌دهند و فراموشی خودخواسته را جویا می‌شوند. همین فرآیند است که اخبار «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» را به موضوعی عمومی و حتی سیاسی بدل می‌کند. یعنی ابزاری برای بازتاب مسائل جدی‌تری که در زیر پوست جامعه پنهان هستند.

چرا اینقدر زندگی خصوصی سلبریتی‌ها برای توده مردم مهم شده؟ (یک پزشک

۴- روان‌شناسی زرق‌وبرق؛ چرا اموال سلبریتی‌ها برایمان مهم است؟

بخش بزرگی از توجه مردم به زندگی سلبریتی‌ها، به زرق‌وبرق و دارایی‌های آنان بازمی‌گردد. اتومبیل‌های گران‌قیمت، خانه‌های لاکچری و سفرهای مجلل بخشی از تصویری‌ست که رسانه‌ها مرتب از آن‌ها بازتولید می‌کنند. از منظر روان‌شناسی، این تصاویر اغلب موجب «توهم مشارکت» (Illusion of Ownership) در ذهن مخاطب می‌شود. افراد، به‌ویژه در جوامعی با نابرابری اقتصادی شدید، با دیدن دارایی سلبریتی‌ها احساس می‌کنند بخشی از آن زندگی را تجربه می‌کنند یا حتی مالک ذهنی آن هستند. برخی هم واکنش معکوس نشان می‌دهند و دچار «حسادت اجتماعی» (Social Envy) می‌شوند. یعنی به جای تحسین، از مشاهده این تجمل، دچار خشم یا احساس بی‌عدالتی می‌شوند. این دو حالت، گرچه متضادند، اما هردو مخاطب را به پیگیری بیشتر اخبار و تصاویر سلبریتی‌ها وا‌می‌دارند. در واقع ثروت سلبریتی‌ها، نه‌فقط امری فردی، بلکه موضوعی جمعی‌ست که بار عاطفی، طبقاتی و نمادین دارد. و همین بار است که توجه مداوم به «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» را تثبیت می‌کند.

۵- سبک زندگی سلبریتی‌ها؛ الگویی قابل اعتماد یا خیالی پرزرق‌وبرق؟

بسیاری از مردم گمان می‌کنند با پیروی از سبک زندگی سلبریتی‌ها می‌توانند به زیبایی، موفقیت یا حتی درک فلسفی مشابهی برسند. سلبریتی‌ها در رژیم غذایی، برنامه ورزشی، ساعات خواب، یا عادات روزمره خود به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی رمزی برای زندگی بهتر در دست دارند. این باور عمومی نوعی «اثر هاله‌ای» (Halo Effect) ایجاد می‌کند که در آن فرد مشهور در همه زمینه‌ها مرجع محسوب می‌شود. اما واقعیت اغلب خلاف این تصور است. سبک زندگی بسیاری از سلبریتی‌ها بر پایه فشار رسانه‌ای، نیاز به دیده شدن و برنامه‌ریزی تجاری ساخته شده است، نه تعادل یا سلامت واقعی. در جایی خواندم که بسیاری از سلبریتی‌ها شب‌زنده‌داری می‌کنند، رژیم‌های ناسالم دارند و از داروهای خطرناک برای کنترل وزن استفاده می‌کنند. با این‌حال، مردم همچنان آن‌ها را الگوی خود می‌دانند. این تناقض، بازتابی از نیاز به باور کردن رویاها حتی در برابر شواهد خلاف است. و همین نیاز، علاقه به «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» را در سطحی فراتر از منطق نگه می‌دارد.

۶- ناتوانی در دیدن نیمه‌خاکستری سلبریتی‌ها؛ چرا یا قدیس‌اند یا شیطان؟

بیشتر مردم سلبریتی‌ها را یا کاملاً ستایش می‌کنند یا تماماً محکوم؛ و این نگاه دوگانه، ریشه در «تفکر دوقطبی» (Black-and-White Thinking) دارد. در این نوع نگرش، پیچیدگی‌های انسانی کنار گذاشته می‌شوند و شخصیت‌ها به قهرمانان یا ضدقهرمانانی بی‌نقص یا سراپا منفی تبدیل می‌شوند. اگر یک سلبریتی کاری پسندیده انجام دهد، فوراً بت می‌شود، و اگر خطایی کند، ناگهان سقوط می‌کند. این ناتوانی در پذیرش طیف وسیع اخلاقی و رفتاری، نشانه‌ای از نیاز به ساده‌سازی روانی در مواجهه با چهره‌های پرنفوذ است. مردم نیاز دارند تا کسی را الگو یا دشمن خود بدانند، نه چیزی در میانه. رسانه‌ها نیز با برجسته کردن ویژگی‌های افراطی، این تصویر را تقویت می‌کنند. نتیجه آن است که «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» نه‌فقط موضوعی عاطفی، بلکه عرصه‌ای برای افراط و تفریط ذهنی مردم می‌شود. در این فضای قطبی‌شده، درک دقیق شخصیت‌ها و مسائل انسانی به حاشیه می‌رود.

۷- پدیده مشهورسازی احمق‌ها؛ چرا بعضی‌ها فقط برای دیده شدن مشهور می‌شوند؟

در دهه‌های اخیر، با ظهور شبکه‌های اجتماعی، شاهد رشد پدیده‌ای هستیم که گاهی از آن با عنوان «شهرت بی‌دلیل» (Fame for Nothing) یاد می‌شود. افرادی که بدون استعداد خاص، دانش یا دستاورد اجتماعی، تنها به‌خاطر رفتارهای عجیب، جنجالی یا مضحک، به شهرت می‌رسند. روان‌شناسان این پدیده را نوعی «خودنمایی افراطی برای جلب توجه» (Extreme Exhibitionism) می‌دانند. الگوریتم‌های پلتفرم‌هایی مانند تیک تاک یا اینستاگرام ، به محتوای شوکه‌کننده و غیرمعمول اولویت می‌دهند، و این باعث می‌شود افراد برای دیده شدن، مرزهای اخلاقی و عقلی را زیر پا بگذارند. جامعه نیز که تشنه سرگرمی سریع و سبک است، این افراد را در یک شب به ستاره تبدیل می‌کند. در چنین وضعیتی، ارزش‌هایی چون خرد، دانش، یا مسئولیت اجتماعی به حاشیه رانده می‌شوند. این پدیده، «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» را از یک موضوع فرهنگی به بازی رسانه‌ای بدل کرده است. بازی‌ای که در آن، شهرت از معنا تهی می‌شود و تنها برای خود شهرت زیسته می‌شود. و بازندگان اصلی آن، نه این چهره‌ها، بلکه مخاطبانی‌اند که ذهن‌شان با محتوای تهی پر می‌شود.

۸- شرایط اقتصادی و تورم؛ چرا بحران‌ها به زایش سلبریتی‌های بیشتر منجر می‌شوند؟

در دوره‌های بحران اقتصادی و تورم، مردم بیش از پیش به سرگرمی و فرار روانی نیاز پیدا می‌کنند. کاهش امید به بهبود وضعیت شخصی، توجه را به زندگی کسانی جلب می‌کند که از نظر ظاهری در رفاه کامل‌اند. در چنین شرایطی، سلبریتی‌ها تبدیل به نماد «دنیای ممکن» می‌شوند؛ دنیایی که شاید خود فرد هرگز نرسد، اما تصورش تسکین‌دهنده است. از دید جامعه‌شناسی، این فرآیند نوعی «پناه بردن به خیال» (Escapism) برای مواجهه با فشارهای واقعی است. رسانه‌ها نیز با علم به این نیاز، چهره‌های بیشتری را از دل پلتفرم‌های دیجیتال به‌عنوان سلبریتی به بازار مصرف معرفی می‌کنند. در همین حال، برخی افراد با بهره‌برداری از بحران، خود را در جایگاه قهرمان مردمی یا قربانی خاص معرفی کرده و شهرت می‌یابند. این وضعیت باعث «تورم سلبریتی» (Celebrity Inflation) می‌شود؛ یعنی افزایش تعداد چهره‌های مشهور بدون ارزش واقعی. و در نهایت، این چرخه به وضعیتی منتهی می‌شود که مردم نان ندارند، اما پیگیر داستان طلاق فلان چهره هستند. و این، خود نوعی بی‌عدالتی روانی است.

چرا اینقدر زندگی خصوصی سلبریتی‌ها برای توده مردم مهم شده؟ (یک پزشک

۹- چرا امید به تأثیر فرهنگی سلبریتی‌ها معمولاً شکست می‌خورد؟

سال‌هاست سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی، بودجه‌های سنگینی خرج می‌کنند تا با کمک چهره‌های مشهور، پیام‌های اخلاقی یا آموزشی را در جامعه جا بیندازند. اما بسیاری از این تلاش‌ها بی‌نتیجه می‌مانند و سلبریتی‌ها نمی‌توانند نقش مؤثری ایفا کنند. یکی از دلایل اصلی، «ناهمخوانی اعتبار» (Credibility Gap) میان پیام و شخصیت سلبریتی است. اگر یک بازیگر که به مهمانی‌های شبانه معروف است، درباره سبک زندگی سالم سخن بگوید، مردم به‌سختی باور می‌کنند. مخاطب امروزی هوشیار است و بین چهره واقعی و تبلیغاتی یک سلبریتی تفاوت قائل می‌شود. همچنین بیشتر مردم، سلبریتی‌ها را بیشتر به‌خاطر جذابیت شخصی دنبال می‌کنند، نه باور به صلاحیت آن‌ها در موضوعات اجتماعی یا فرهنگی. در نتیجه، چنین کمپین‌هایی پس از مدتی با شکست تبلیغاتی روبه‌رو می‌شوند. تجربه نشان داده که «زندگی خصوصی سلبریتی‌ها» بیشتر از گفتارهای رسمی‌شان در ذهن مردم ماندگار است. و این باعث می‌شود که حتی نیت‌های خوب هم زیر بار تصویر ساختگی خرد شوند. در نهایت، پیام می‌رود اما برند سلبریتی باقی می‌ماند.

۱۰- چه سازوکارهایی ستاره‌های پوچ را جای نخبگان می‌نشانند؟

یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها درباره جامعه امروز این است که چرا سلبریتی‌های بی‌هنر جای نخبگان واقعی را در توجه عمومی می‌گیرند؟ پاسخ در ترکیبی از عوامل رسانه‌ای، فرهنگی و اقتصادی نهفته است. رسانه‌ها به‌دنبال «کلیک» و توجه هستند، نه آموزش یا ارتقاء فکری. الگوریتم‌ها، به‌ویژه در پلتفرم‌های ویدئویی، محتواهای جنجالی، خنده‌دار یا غلوشده را به صدر می‌رسانند. در سوی دیگر، نظام آموزشی و رسانه‌های رسمی اغلب از زبان خشک و نخبه‌گرا استفاده می‌کنند که برای مخاطب عام خسته‌کننده است. مردم در نبود آموزش درست و رسانه‌های تضعیف شده که اجازه ندارند مسائل اصلی را نقد کنند و به محدوده‌های بتازند، به چهره‌هایی پناه می‌برند که فهم‌شان آسان است و لحن‌شان عامه‌پسند. این روند باعث «حذف تدریجی فرهیختگان» از فضای عمومی شده است. در نتیجه، کسی که در شبکه‌ای رفتار عجیبی دارد، چند میلیون دنبال‌کننده دارد، اما دانشمند فعال در حوزه محیط‌زیست حتی شناخته‌شده نیست و این خلأ، نه‌تنها آزاردهنده، بلکه برای آینده اجتماعی ما نگران‌کننده است.

منبع: یک پزشک

منبع خبر "تابناک باتو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.