ترامپ در مکاتبه خود با رهبر انقلاب، به گونهای دیگر صحبت کرد
مصطفی پورمحمدی، دبیر جامعه روحانیت مبارز و کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری طی سخنانی درباره نامه ارسالی ترامپ به رهبر انقلاب توضیحاتی را ارائه کرد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* اگر ترامپ حرف هایی که به صورت علنی می زد در نامه هم می نوشت، حتماً پاسخ داده نمیشد. وقتی که او در مکاتبه رسمی خود به شکل دیگری حرف زد، مشخص شد که پولتیک اوست و حرف اصلی چیز دیگری است. پس از بررسیها، اجازه مذاکره داده شد. این طور نیست که فکر کنید همه چیز در یک مقطع و با یک موضوع است.
* شما نمی توانید یک اصل را در نظر بگیرید و بگویید رهبر انقلاب فرموده اند الی الابد در همه مصادیق و در همه موارد شرایط به یک شکل است. دنیا در حال چرخش لحظه ای و تغییر است و ما باید قدرت تغییر مواضع حکیمانه لحظه ای داشته باشیم. نباید غفلت کنیم.
* حضرت آقا مدیریت کردند و اجازه ندادند میدان بازی که ترامپ می خواهد طراحی کند باشد، میدان و روش کار او را عوض کردند. حتما روی موضوعات هم دست گذاشتند. این ها تدبیر حکیمانه است. ترامپ یک جنگ روانی راه می اندازد، آقا هم یک جنگ روانی قوی راه انداختند. رهبر انقلاب برخوردی قوی کردند.
* موضع علنی در عرصه جهانی پیغام مهمی است و باید حرفی محکم زده شود. تا طرف مقبال متوجه شود اینجا زندان محکمی است و با مُشت نمی توان به زندان کوبید. حواسشان را جمع کنند و بدانند اینجا مثل بقیه جاها نیست.
******
پیشنهاد لاریجانی برای برگزاری رفراندوم
محمدجواد لاریجانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم، درباره مذاکره ایران و آمریکا و روابط فیمابین اظهاراتی را مطرح کرده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* برخی دیدگاههای کاملاً تزئینی راجعبه آمریکاییها و رابطه با آنها وجود دارد. عدهای معتقدند دولتها میخواستند، اما مقاممعظمرهبری باعث شدند اینها به این سمت نروند. آنهایی که این حرف را میزنند، عمدتاً از جبهه اصلاحات کشورند. اینها با امام(ره) هم این مشکل را داشتند. مکفارلین برای زمان امام است. آنها معتقدند مکفارلین با کیک و شیرینی آمد و کلی نامههای عاشقانه و این حرفها، ولی اعتنایی به او نکردند؛ فرصت طلایی بود! بعد میگویند آقای هاشمی رفت با آقای خامنهای بحث کرد و نشد. اینجا بحث سر همین نکته است که ما با مذاکره چه چیزی را میخواهیم بهدست آوریم. فرض کنید سفارت آمریکا هم باز بشود... مهم این است که ما از آمریکاییها چه میخواهیم و آنها از ما چه میخواهند که اگر این حل نشود که مسئلهای حل نشده است. اصلاً سفارت را باز میکنیم، تحریمها هم حذف، چه میشود مثلاً؟ ما باید بدانیم آنها چه انتظاری از ما دارند؛ انتظار خیلی روشن است! از نظر آنها ما باید مثل گذشته زیرسیطرهشان باشیم و به یکی دیگر از گاوهای شیری منطقه تبدیل شویم. این خیلیخیلی روشن است، پس پای استقلال کشور اینجا وسط است. بله، به نظر من یکی از دستاوردهای مهم حضرت امام(ره) و مقاممعظمرهبری پاسداری از استقلال ایران است. اتفاقاً این اعتراف خوبی است که برخی میکنند و من این اعتراف را قبول دارم؛ این پاسداری قوی از استقلال کشور است. اصلاً جدا از اینها گفته میشود اکثر مردم میگویند با آمریکا صحبت و مذاکره کنیم تا مسائلمان حل شود. چرا سؤال را به این شکل غلط میپرسید؟! بروید از مردم بهصورت واقعی سؤال کنید که آیا میخواهید ما گاو شیری آمریکا بشویم یا نه؟! این سؤال را مطرح کنید و ببینید چند درصد از ایرانیها حاضرند گاو شیری آمریکا بشوند؟
* این طرح رفراندوم زمان جناب آقای دکتر روحانی مطرح شد که بروید از مردم بپرسید. بروید از مردم بپرسید ولی سؤال درست بپرسید. اولاً بپرسید که آیا ما برویم زیرسلطه و سیطره آمریکا یا نه؟ هر کسی روی مسائل آمریکا کار میکند این را میفهمد، مگر اینکه ما در فهم مسائل بینالمللی خیلی عقبافتاده باشیم یا اینکه همین روزنامهها و سایتهای ضدانقلابی را بخوانیم و فکر کنیم دنیا همین است. آنچه آمریکا از ایران میخواهد بازگشت سیطره آمریکاست. ما نباید در این تردید کنیم و این معنایش این نیست که ما با آمریکا حرف نزنیم، اما باید این را بدانیم و این باید پایه کار ما باشد. اگر این پایه کار ما باشد، رفراندوم هم برگزار کنیم؛ رفراندوم برگزار کنیم که آیا ما میخواهیم گاو شیری آمریکا بشویم یا نه؟ این را که به مردم نمیگویند، به جایش بهغلط میگویند ما چرا با دنیا سرِ جنگ داریم؟ ما باید با دنیا رفیق بشویم. کی و کجا با دنیا سر جنگ داریم؟! میگویند با همسایهها درگیریم. ما با کدام همسایهها درگیریم؟! آخر چقدر نفهمی وجود دارد، یعنی آنها نمیبینند رژیمصهیونیستی و آمریکا درکنار مرزهای ما چه کارهایی میکنند؟! در آذربایجان دارند چه کار میکنند؟! در کردستان عراق دارند چه کاری میکنند؟ یا تحریکاتی که در جاهای دیگر هست…
******
تجمع مردم بوشهر در اعتراض به حواشی فستیوال کوچه
خبرگزاری فارس نوشت:
از حوالی ساعت ۹ صبح امروز تعدادی از شهروندان بوشهری در اعتراض به حاشیههای فستیوال کوچه در مقابل استانداری بوشهر تجمع کردند.معترضان با در دست داشتن پلاکاردهایی حرمتشکنی برخی از گردشگران را در سالروز شهادت امام صادق(ع) محکوم کردند.
یکی از شهروندان حاضر در تجمع در گفتوگو با فارس با بیان اینکه مشکل ما با موسیقی و کنسرت نیست، گفت: «از ابتدای فروردین امسال تاکنون دهها مراسم کنسرت و موسیقی و خیامخوانی در بوشهر برگزار شده و کسی مخالفتی نکرده اما ما نمیتوانیم بیبند و باری و حرمتشکنی را تحمل کنیم.وی ادامه داد: مسؤولان استان به خصوص شخص استاندار بوشهر باید شخصا مسؤولیت حواشی فستیوال کوچه را بپذیرند و اجازه ادامه این حرمت شکنیها را ندهند».
چهارمین دوره فستیوال کوچه پس از کش و قوسهای فراوان برای پنجم تا دهم اردیبهشت مجوز فعالیت گرفت. برگزاری مراسمهایی خودجوش از سوی برخی از گردشگران در شام شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام باعث ناراحتی مردم و واکنش آنها شده بود.
******
یا بازیگر شوید یا تماشاچی!
روزنامه خراسان نوشت:
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با بیانی صریح، اروپا را بار دیگر به بازگشت به مسیر گفتوگو دعوت کرده؛ دعوتی که گرچه نشانهای از عقلانیت راهبردی تهران است، اما آزمونی دشوار برای سهگانۀ پایتختهای اروپایی خواهد بود. این تحرک در حالی صورت میگیرد که مناسبات ایران و اروپا به پایینترین سطح خود در یک دهۀ اخیر رسیده و نه تهران و نه پایتختهای اروپایی از این شرایط سودی نبردهاند. همزمانی این ابتکار دیپلماتیک با مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا در مسقط، پرسشهایی جدی درباره جایگاه اروپا در ترتیبات جدید منطقهای و بینالمللی ایجاد کرده است.
رویکرد سه کشور اروپایی در سالهای گذشته، ترکیبی از انفعال، فشار روانی و ناتوانی در تصمیمگیری مستقل بوده است. عراقچی به درستی تأکید میکند که روابط دوجانبه اکنون در وضعیت «باخت-باخت» قرار دارد. اروپا، برخلاف شعارهای دیپلماتیک خود، در عمل نه توانسته میانجیگری مؤثری ایفا کند و نه ابتکار معناداری برای کاهش تنشها ارائه داده است. حتی در مقاطعی که ایران در مسیر مذاکره، آمادگی خود را اعلام کرده، سه کشور اروپایی یا به بهانههای حقوق بشری و امنیتی عقبنشینی کردهاند یا سیاستهای خود را با کاخ سفید هماهنگ نموده اند. بیعملی اروپا، اکنون خود به عاملی برای انزوای راهبردی آن مبدل شده است؛ آن هم در شرایطی که مسقط به مرکز ثقل دیپلماسی هستهای جدید تبدیل شده و چین و روسیه در حال گسترش نقش میانجیگرانه و تضمیندهنده خود هستند.
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، اگرچه هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده اما واجد پیامهای مهمی است؛ از جمله این که تهران دیگر اروپا را حلقه واسط مؤثری نمیداند. این جابه جایی در تاکتیکهای دیپلماتیک ایران، زنگ خطری برای فرانسه، آلمان و بریتانیاست. اگر اروپا نتواند خود را در ترتیبات تازه بازیابی کند، ناگزیر به حاشیه رانده خواهد شد. روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه فرانسه از آمادگی پاریس برای گفتوگو با ایران خبر داده، اما این مواضع تکراری، بدون ارادۀ واقعی برای تغییر مسیر، بیشتر به ژستهای رسانهای شباهت دارد. عراقچی به صراحت میگوید که آماده سفر به پاریس، برلین و لندن بوده، اما این طرف مقابل بوده که راه سخت و بینتیجه را انتخاب کرده است. اکنون پرسش اصلی آن است که آیا اروپا مایل است با پذیرش ابتکار ایران، بار دیگر به میز مذاکره واقعی بازگردد یا همچنان بر مدار تکرار گذشته حرکت خواهد کرد؟
اروپا در مقطع حساسی قرار دارد؛ یک سوی آن بازگشت به دیپلماسی مسئولانه است، و سوی دیگر آن، تداوم جایگاه حاشیهای در تحولات امنیتی غرب آسیا. دعوت عراقچی، بیش از آن که پیام صرفاً دیپلماتیک باشد، یک هشدار راهبردی است: اروپا اگر بخواهد همچنان بازیگر باقی بماند، باید فراتر از موضعگیریهای نمادین، اقدام عملی انجام دهد. مسقط شاید محل گفتوگو با واشنگتن باشد، اما پاریس، برلین و لندن نیز هنوز فرصت دارند تا خود را از انفعال بیرون کشیده و سهمی در آینده امنیت منطقهای ایفا کنند.
******
آقای اژهای! اگر جرم نیست، جرم انگاری کنید
سایت جهاننیوز نوشت:
اخیراً حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای در نشست هم اندیشی با مبلغین حوزوی در مورد ترک فعل مسئولین گفته است: «ترک فعلی که می فرمایید، این را همین طور کلی نگوییم. حقوق عامه که می گوییم، یک چیز کلی نگوییم. یک ترک فعل را می گوییم، بعد، یک دامنه وسیعی برایش تعریف می کنیم. الآن، اولاً، بسیاری از ترک فعلهای ما جرم نیست؛ لذا قوه قضائیه نمیتواند به عنوان جرم وارد شود».
وی ضمن اشاره به اینکه هر سال، تذکرات سازمان بازرسی کل کشور به دولتمردان - چه دولت سیزدهم و چه دولت چهاردهم در این مدت کوتاه – با عنوان خطا و تخلف، رو به افزایش بوده است، گفت: «آنهایی که خطاست، آنهایی که بد اجرا کردن قانون است، اجرا نکردن قانون است، تذکر می دهند».
یک: اینکه سازمان بازرسی به نهادهای دولتی بابت ترک فعل، تذکر می دهد و یا قوه قضائیه در برخی موارد با ترک فعل ها برخورد کرده است، در جای خود قابل تقدیر است، اما وقتی اقدامات قوه قضائیه در برخورد با ترک فعل ها را با آن چیزی که مورد انتظار است و باید اتفاق بیفتد، می سنجیم، در می یابیم که هنوز فاصله زیادی وجود دارد.
دو: ترک فعل های مسئولین مانند ترک فعل های یک فرد در خانواده سه نفره نیست! گاهی اوقات این ترک فعل ها می تواند به همه مردم ایران ضربه بزند، گاهی اوقات می تواند چند نسل را درگیر کند. گاهی اوقات می تواند بنیان خانواده ها را نابود کند، آسیب های اجتماعی و فرهنگی را افزایش دهد، کسب و کارها را نابود کند، امنیت جامعه را مختل کند.
سه: با توجه به گذشت چند دهه از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و با توجه به تجربیاتی که در این سال ها به دست آمده است، قطعاً قابل پذیرش نیست که برخی ترک فعل ها در کشورمان به حال خود رها شوند و یا اینکه با تذکر صرف از کنار آنها بگذریم.
چهار: بارها اتفاق افتاده که مسامحه و ترک فعل برخی مسئولین نه تنها برای کارشناسان حوزه مربوطه، بلکه برای مردم عادی هم محرز شده است و آنها حرص خورده اند و ضرر دیده اند؛ با این حساب، به هر دلیلی، با ترک فعل آن مسئول، برخورد صورت نگرفته است. قطعاً برخورد با این موارد، موجب دلگرمی مردم خواهد شد. به عکس، برخورد نکردن ها، به اعتماد عمومی ضربه خواهد زد.
پنج: بعضاً مشاهده شده که با برخی مسئولین که ترک فعل کرده اند، به هر دلیلی برخورد صورت نگرفته است، از آن طرف، آن مسئول هم نه تنها عذرخواهی نکرده، بلکه با وقاحت در سطح جامعه اظهار نظر می کند و مدعی می شود و یا دوباره نسخه ارائه می دهد! بعضاً به راحتی، مسئولیت دیگری قبول می کند.
شش: در صورتیکه جرم انگاری و برخوردهای بازدارنده با ترک فعل های مسئولین صورت گیرد، قطعاً دیگر هر کسی جرأت مسئولیت گرفتن در جمهوری اسلامی پیدا نمی کند. قطعاً برخی افراد برای گرفتن مناصب مدیریتی سر و دست نمی شکنند.
هفت: قطعاً هر ترک فعلی، جرم نخواهد بود، بلکه نیاز به تفصیل دارد. گاهی اوقات قرائنی وجود دارد که یک مسئول، اصرار به انجام مسئولیت خود دارد، اما کم کاری یک مسئول بالادستی یا نهاد و سازمان دیگر موجب ترک فعل می شود. اما از آن طرف، نباید به گونه ای برای برخی مسئولین، فضایی به وجود آید که بتوانند زیرکانه با دور زدن قانون و یا با برخی توجیه تراشی ها از مسئولیت خود شانه خالی کنند.
******
تلاش برای تبرئه ترامپ!
روزنامه کیهان نوشت:
عباس عبدی در گفتوگو با روزنامه اعتماد، به جای اعتراض به یاغیگری دولتمردان آمریکایی به ویژه ترامپ، مدعی شد: «مسئله اصلی ما تنش با آمریکا نیست. این اشتباهی است که تحلیلگران میکنند. مسئله اصلی سیاست داخلی است. باید از داخل آغاز کرد. یکی از مهمترین علل شکست برجام رویکرد غالب بر آن بود که گمان میکرد حل مسائل ایران مشروط به حل مسائل خارجی آن است. این برداشت عقیم و ناکارآمد است. برداشت کلی من این است که طرف ایرانی در بالاترین سطح تصمیم به توافق گرفته است. اگر اتفاقی رخ ندهد، به نظرم توافق خواهند کرد. مانع اصلی در خارج نتانیاهو است و در داخل هم تندروها هستند که البته خیلی ضعیف شده و به حاشیه رفتهاند. با این حال نمیدانیم که سطح توافقات در چه حد است؟ راهبردی است یا تاکتیکی و مقطعی؟ آیا با روابط اقتصادی تحکیم و تثبیت میشود یا دوباره به دوره پس از برجام خواهیم رسید؟ آیا با اصلاحات در سیاست داخلی همراه خواهد شد که به تثبیت وضعیت سیاست منجر شود؟ در سوی مقابل معتقدم که ترامپ نیاز دارد توافقی صورت گیرد».
وی همچنین درباره تضمین مذاکرات هم از ترامپ دفاع کرد و گفت: «ایران نوبت پیش با 1+5، چرا موفق نشد؟ در واقع ایران همواره سعی کرده که یک واقعیت مهم در نظام بینالملل را نادیده بگیرد. علت خروج ترامپ از برجام هم همین بود. در واقع همان سال 1397 اگر با ترامپ توافق میشد، شاید در حد همان برجام هم در قالب توافق دوجانبه میپذیرفت. چون او میخواهد بگوید که مسئله شما با ماست و نه با دیگر کشورها. ایران این را حالا پذیرفته است. اگر به تبعات این پذیرش ملتزم باشد، بحثی و اختلافی نمیماند، و نیاز چندانی به تضمینهای آنچنانی نیست؛ و اگر این واقعیت را نپذیرد و دوباره راه دیگری را برود هیچ تضمینی کارساز نخواهد بود. ایران در برجام این واقعیت را انکار کرد. چگونه؟ از طریق نپذیرفتن ادامه برجام در امور منطقهای و جلوگیری از روابط اقتصادی دو جانبه و ادامه سیاستهای منطقهای. خروج ترامپ از برجام به معنای این بود که نشان دهد، 5 کشور دیگر کاتالیزور این توافق هستند و آنها در کنار آمریکا 6 کشور نیستند، بلکه توافق فقط با آمریکا است و بقیه دورچین توافق هستند و ایران خواست دورچین را اصالت دهد که نشد. علت شکست برجام همین بود. به نظرم ایران باید نگاه خود به نظم بینالملل را اصلاح میکرد. این مذاکرات نشانه این تغییر نگاه است و باید به تبعات این تغییر رویکرد ملتزم باشد».
در حالی اکنون بالاترین اجماع در مقابل عهدشکنی و زیادهخواهی ترامپ وجود دارد و حتی متحدان آمریکا هم به خاطر عملکرد ترامپ بیاعتماد شدهاند، جای تأمل است که چگونه یک نشریه داخلی به خود اجازه میدهد حق را به ترامپ بدهد و طرف ایرانی را متهم کند؟! هدف از انداختن توپ به زمین ایران چیست در حالی که طرف ایرانی به خاطر بیصفتی و یاغیگری ترامپ متضرر شد؟ در حالی که نزدیکترین متحدان آمریکا مورد توهین و تحقیر و پیمانشکنیهای ترامپ قرار میگیرند و ابراز بیاعتمادی شدید میکنند، چرا روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت باید از زبان یک مجرم امنیتی بد سابقه، ترامپ را تبرئه کند و به او حق بدهد؟!
آیا اروپا و اوکراین و کانادا و دانمارک هم نظم بینالمللی ادعایی مجرم امنیتی را نادیده گرفتهاند که در معرض یاغیگریهای ترامپ قرار دارند؟ این چه نظمی است که ترامپ هر روز در آن قاعده تازهای در تناقض با خرده فرمایشات روز قبل خودش وضع میکند و مواضع قبلیاش را زیر پا میگذارد؟ در شرایطی که صاحبنظران غربی درباره فروپاشی نظم جهانی و هرج و مرج ناشی از رفتار دیوانهوار ترامپ هشدار میدهند، چرا کسانی به خود اجازه میدهند بر همین رویکرد دیوانهوار و روانپریشانه، جامه حقانیت و عقلانیت بپوشانند؟ از سر مزدوری یا لجباری احمقانه و یا هردو؟! بیخود نیست که گفتهاند: دیوانه چو دیوانه ببیند، خوشش آید!
نکته آخر اینکه هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن، برجام را زیر پا گذاشتند، چون آمریکا، امتیاز نقد هستهای را پیشاپیش گرفته و خاطرش جمع بود. حالا اگر بنا بود همین مدل معیوب به اقتدار نظامی و نفوذ منطقهای ایران هم توسعه داده شود، دیگر چیزی از قدرت بازدارنده کشور باقی نمیماند و آنگاه تهدیدهای نظامی به اقدام نظامی تبدیل میشد. اما حالا همان دشمن هرگاه به اقدام نظامی فکر میکند، بلافاصله اعمال اقتدار در عینالاسد و پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را به یاد میآورد که به اذعان برخی مقامات آمریکا و اسرائیل، اقتدار هشتاد ساله طرف غربی را درهم شکست.
******
هر گونه مذاکره با آمریکا منوط به ۲ تعهد است که باید بدهد
اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس با اشاره مذاکرات ایران و آمریکا تأکید کرد: «هرگونه مذاکره با آمریکا منوط به تعهدات روشن و عملی این کشور است، از جمله خروج کامل نیروهای نظامی آمریکا از منطقه و کاهش حمایتهای بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی».
وی افزود: «آمریکا سالهاست که با حضور نظامی خود در خاورمیانه، امنیت و ثبات را تهدید کرده و با حمایت همهجانبه از رژیم اشغالگر قدس، به ادامه بحران در فلسطین دامن زده است. اگر واشنگتن بهدنبال گفتوگو با ایران است، باید ابتدا این سیاستهای تخریبکننده را تغییر دهد».
کوثری خاطرنشان کرد: «جمهوری اسلامی ایران با قدرت و تدبیر خود، همواره از حقوق ملتهای منطقه دفاع کرده و هرگونه مذاکرهای باید در راستای تحقق منافع ملت ایران و کشورهای مستقل باشد. ما به مذاکره اصولی و توأم با احترام متقابل اعتقاد داریم، اما تجربه نشان داده که آمریکا به تعهدات خود پایبند نبوده است. بنابراین، هر گفتوگویی نیازمند تضمینهای عملی و نظارت بینالمللی است».
******
مجلس به چه وزیری برای اقتصاد رای نمیدهد؟
این روزها گمانهزنیهای زیادی در خصوص گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت اقتصاد مطرح شده و نام علیمدنیزاده به عنوان فردی که در نهایت به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد و امور دارایی به مجلس معرفی میشود، مطرح است.
روحالله ایزدخواه، نماینده مردم تهران در اینباره گفت: «دولت پیشبینی نمیکرد که مجلس در قضیه استیضاح وزیر اقتصاد قبل (عبدالناصر همتی) جدی باشد. گمان میکردند با لابیهای معمول این قضیه به سرانجام میرسد اما مجلس تصمیمش را گرفته بود».
وی ادامه داد: «آقای رئیسجمهور هم به گمانم از مجلس ناراحت شد و علت تأخیر در معرفی گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد هم همین مسئله است. چون باید زودتر از اینها تصمیمگیری میشد».
نماینده مردم تهران خاطرنشان کرد: «هر گزینهای که از سوی دولت معرفی شود باید تعهد دهد مسیر گذشته را تغییر دهد. قرار باشد گزینهای بیاید و همان مسیر را ادامه دهد، برخورد میکنیم. ما انتظار داریم دولت تغییر رویکرد دهد».
ایزدخواه با اشاره به انتظارات از وزیر بعدی اقتصاد تصریح کرد: «فردی باید وزیر شود که دنبال کاهش نرخ ارز باشد، مهار تخلفات رومزره نظام بانکی و بانکهای خصوصی را در دستور کار داشته باشد. ما با همان چارچوب استیضاح همتی، وزیر پیشنهادی جدیدی را ارزیابی میکنیم».
این نماینده توصیهای هم به رئیسجمهور داشت و تاکید کرد: «توصیهام به رئیسجمهور این است که دایره کارشناسان را گستردهتر کند. در کشور، اقتصاددانان توانمند دیگری هم حضور دارند که پیرو مکتب شیکاگو نیستند و همه چیز را در افزایش قیمت خلاصه نمیکنند».