کیلومترها دورتر از سواحل غرب نروژ، جایی که آبهای سرد دریای شمال بیوقفه میخروشند، یک غول مهندسی به نام دکل Troll A قرار دارد. این سازه که ۴۷۲ متر از بستر دریا بالا آمده است، با برجهای نمادین پتروناس مالزی که تنها ۴۵۱٫۹ متر ارتفاع دارند، رقابت میکند. سازهای که نماد جاهطلبیهای بشر به شمار میرود، جرمی تقریباً یک و نیم برابر پل گلدنگیت در سان فرانسیسکو دارد.
به گزارش زومیت، برای سالها، Troll A، عنوان بلندترین و سنگینترین شیء جابهجاشده در سطح زمین را در اختیار داشت؛ رکوردی که به شجاعت سازندگان آن اشاره دارد. امروز، بازدیدکنندگانی که به عرشهی آن نگاه میکنند، تنها بخش کوچکی از شکوه آن را میبینند، چرا که بیشتر این سازهی عظیم در عمق یخزدهی دریا غرق شده و مانند یک غول ساکت از بستر دریا سر برآورده است.
Troll A که زمانی بزرگترین دکل فراساحلی بود، با دکل جدیدتر روسی Berkut به حاشیه رانده شد. البته این امر از عظمت Troll A نمیکاهد، زیرا ابعاد بینظیر آن هنوز به شکلی باورنکردنی وسیع است. سفر این دکل، از محل ساخت تا جایگاه فعلی آن در میدانهای گازی ترول، داستانی از نوآوری، دقت و تابآوری را بیان میکند.
زیر امواج بیوقفهی دریای شمال، ۷۰ کیلومتر دورتر از سواحل غربی نروژ، گنجی زیر بستر دریا قرار دارد: میدانهای گاز ترول. این ذخیرهی وسیع گاز طبیعی که در حدود ۱۴۰۰ متر زیر بستر دریا دفن شده است، در سال ۱۹۷۹ از سوی شرکت شل کشف شد و یکی از مهمترین یافتههای انرژی در دنیا به شمار میرود.
استخراج گاز از میدان ترول در سال ۱۹۹۵ آغاز شد و منابعی را آزاد کرد که پیشبینی میشود با نرخ فعلی استحصال، تا ۷۰ سال آتی نیاز اروپا را تأمین کند. در قلب این عملیات، دکل Troll A قرار دارد که در میان همتایانش، Troll B و Troll C، بهعنوان یک نگهبان عظیم ایستاده است.
هرکدام از دکلهای Troll نقش مشخصی در استخراج گاز از گنجینهی مدفون زیر دریای شمال ایفا میکنند
میدانهای گاز ترول از سوی سه دکل، خدماترسانی میشوند که بهطور خلاقانه A، B و C نامگذاری شدهاند. شاید فکر کنید که Troll A با مقیاس عظیم خود اولین دکل بوده که به بهرهبرداری رسید است، اما تاریخ روایت متفاوتی دارد.
اگرچه دکل Troll B پس از Troll A ساخته شد، فعالیت خود را زودتر از بقیه آغاز کرد و در سال ۱۹۹۵ به بهرهبرداری رسید. درست یک سال بعد، طراحی Troll A تکمیل شد، اما بهدلیل طراحی بلندپروازانهی خود که برای انجام سختترین عملیات استخراج میدانهای گاز طراحی شده بود، مدتزمان بیشتری را در آزمایشهای پیش از بهرهبرداری گذراند.
با آماده شدن Troll C، دکل شناور دیگری که پس از هر دو به بهرهبرداری رسید، یک گروه سهگانه را تشکیل داد. نقش اساسی Troll A در ظرفیت و دوام آن نهفته است که این دکل را به نقطهی مرکزی شبکهی فراساحلی یادشده تبدیل میکند.
دریای شمال میزبان مهربانی نیست. آبهای آن با امواج ۳۰ متری، طوفانهای شدید و سرمای سوزناک در تلاطم است. این تلاطم، گودالهایی در بستر دریا ایجاد میکند که بقای سازهها را در معرض خطر قرار میدهند. مهندسان نروژی که پیشتاز در مهندسی فراساحلی هستند، ویژگیهای خاص دریای شمال را به خوبی میشناسند.
در ۲۷ مارس ۱۹۸۰، دکل حفاری «الکساندر کییلند» که ۳۲۰ کیلومتر شرق داندی در اسکاتلند قرار داشت، بهدلیل شکستگی در پایههای پشتیبان، فروریخت. این فاجعه، ۱۲۳ نفر از ۲۱۲ سرنشین را به کام مرگ فرستاد. تحقیقات بعدی نشان داد که فروریختن الکساندر کییلند بهدلیل درزی رخ داده بود که در نتیجهی فشار مداوم امواج، رشد کرده بود. نتایج این تحقیق، نیاز به مواد مقاوم و انعطافپذیر و سیستمهای ایمنی اضافی را آشکار ساخت.
مهندسانی که در سال ۱۹۹۱ مسئول ساخت Troll A بودند، از حادثهی دکل الکساندر کییلند درس گرفتند و برای مهار و جذب ضربات دریای شمال، از مصالحی استفاده کردند که نیروهای امواج را بین خود توزیع و خنثی کنند. در منطقهای که طبیعت هیچ ضعفی را نمیبخشد، Troll A بهعنوان یک قلعه ایستاده است.
دکل Troll A، شاهکار بلندمرتبهی مهندسی، ساخت خود را مدیون رویکردی جسورانه و غیرمتعارف است. این فرایند که از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ به طول انجامید، رؤیای ساخت جرمی به بزرگی ۱٫۲ میلیون تن را به واقعیت تبدیل کرد.
برخلاف بسیاری از سازههای فراساحلی که در دریا مونتاژ میشوند، سازندگان Troll A تصمیم گرفتند آن را در شرایط کنترلشده در ساحل بسازند و ساخت و ساز این پروژه را به دو مرحلهی متمایز تقسیم کردند: عرشهی فوقانی که ساخت آن نسبتاً ساده بود و چهار پایهی عظیم بتنی که چالشی پیچیدهتر به شمار میرفت. جداسازی مراحل ساخت، امکان افزایش دقت و ایمنی را فراهم میآورد، اما چالشهای مهندسی زیادی به همراه داشت، که شامل جابهجایی کل سازه در ۲۰۰ کیلومتر آبهای آزاد میشد.
ساخت چهار پایهی عظیم Troll A یکی از پرچالشترین مراحل این پروژه بود. هر پایه، با استفاده از تکنیک قالبهای لغزنده (Slip forming) ساخته شد. روش مذکور از زمانهای معرفی در مینهسوتا در سال ۱۸۹۹ به طرز چشمگیری تکامل یافته است که در ابتدا برای ساخت سیلوهای بتنی گندم توسعه یافت، اما بهتدریج به استانداردی برای ساخت سازهها تبدیل شد.
در روش تکنیک قالبهای لغزنده، ایجاد یک پوشش یکنواخت و آببند ضروری است
برای Troll A، قالبهای لغزنده تنها بهمعنای بتنریزی در یک قالب نبود؛ بلکه یک عملیات دقیق و ۲۴ ساعته در نظر گرفته میشد که هر پایه را فقط طی ۱۰۰ روز بهطور پیوسته، میساخت. مهندسان، فرایندی مستمر را مدیریت کردند که نیازمند زمانبندی دقیق و پایداری بیوقفهای بود. این روش شامل قرار دادن قالبهای عظیم در اطراف ناحیهای بود که قرار بود بتن پایه ریخته شود.
هنگامی که بتن بهآهستگی و با سرعت حدود پنج سانتیمتر هر ۲۰ دقیقه ریخته میشد، قالبها به آرامی و با ثبات بالا میرفتند. جرثقیلها در عملی هماهنگ، قالبها را بالا میبردند تا اطمینان حاصل شود که بتن همواره در یک قالب در حال حرکت بهطور مداوم محصور میشود. این فرایند تا زمانی که تمام ارتفاع پایه تکمیل میشد، ادامه داشت.
چالش این فرایند جلوگیری از تشکیل ترکهای سرد بود؛ مناطقی که ممکن بود بتن تازه ریختهشده، با مادهی سختشدهی قبلی بهدرستی پیوند نخورد. برای جلوگیری از خطر، مخلوط بتن به گونهای طراحی شد که نرخ رطوبت (هیدراسیون) ثابتی را حفظ کند. رطوبت ثابت به سیمان موجود در بتن اجازه میداد بهطور یکنواخت خشک شود، حتی زمانی که بهطور مداوم ریخته میشد.
استحکام بتن به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله دما، رطوبت و سرعت تغییر این دو
در طی فرایند بتنریزی، کنترل دما از اهمیت ویژهای برخوردار بود: چون این فرایند طی چندین روز انجام میشد، مهندسان باید تغییرات دما در محیط و بتن را در نظر میگرفتند. آنها از سیستمهای نظارتی استفاده کردند تا اطمینان حاصل کنند که فرایند سخت شدن بتن در یک محدودهی مناسب باقی بماند و از سخت شدن زودرس یا تأخیرهایی که میتوانست ساختار پایه را آسیب بزند، جلوگیری کند.
علاوه بر ملاحظات مربوط به علم مواد، هماهنگی مکانیکی فرایند قالبهای لغزنده نیازمند همگامی دقیق میان تیمهای مختلف بود. اپراتورهای جرثقیل، متخصصان قالبسازی و مهندسان بتن باید در هماهنگی کامل کار میکردند. هرگونه اختلال در ریختن پیوستهی بتن میتوانست به تأخیرهای قابل توجه یا نقصهایی در ساختار منجر شود. با وجود این چالشها، مهندسان موفق شدند چهار پایهی یکپارچه و آببند آماده کنند.
فرایند قالبهای لغزنده برای پایههای Troll A نمایشی مهندسی در ترکیب علم مواد، دقت مکانیکی و استقامت انسانی بود
فرایند قالبهای لغزنده در مقیاس پروژهی Troll A نیازمند تجهیزات طراحیشدهی ویژهای بود. تجهیزات ساخت و ساز استاندارد بههیچوجه برای ساخت چنین سازهای با مقیاس غولآسا مناسب نبودند. به همین منظور، جرثقیلها و سیستمهای قالبسازی مخصوصی توسعه داده شدند. این سیستمها باید به اندازهی کافی مقاوم میبودند تا نیروی وزن و فشار بتن تازه ریختهشده را تحمل کنند؛ درعینحال باید انعطافپذیر باقی میماندند تا به هرگونه تغییر غیرمنتظره در طول فرایند، واکنش مناسب نشان دهند.
برنامهریزی این عملیات نیازمند شبیهسازیهای دقیق و توسعهی پروتکلهای اضطراری در صورت بروز مشکلات مکانیکی یا محیطی بود، بهطوریکه هر مانع احتمالی از قبل پیشبینی و حل میشد.
در محیطی که دریای شمال با امواج خود به ساختارهای موجود فشار میآورند، دوام بتن اهمیت خود را نمایان میکند. مهندسان در هنگام مطالعهی چالشهای محیطی، متوجه شدند که پایههای بتنی تحت نیروهای پیشبینینشدهای قرار خواهند گرفت. برای ساخت دکل Troll A، استفاده از بتن معمولی، کافی نبود؛ بنابراین، مهندسان به استفاده از مفهوم بتن انعطافپذیر روی آوردند؛ مادهای که استحکام بتن را با تابآوری فولاد ترکیب میکند.
سازه باید طوری طراحی میشد که علاوه بر مقاومت در برابر نیروی وزن زیاد خود، در مقابل تنشهای محیطی نیز منعطف باشد
برای مقابله با این نیروها، مخلوط بتن بهگونهای طراحی شد که انعطافپذیری بالایی داشته باشد و درعینحال امکان تغییر شکل کنترلشدهای را فراهم کند. چنین تعادلی بین سختی و انعطافپذیری حیاتی بود. اگر بتن بیشازحد سفت میبود، پایهها، تحت فشار ضربهای ترک میخوردند؛ اما اگر خیلی انعطافپذیر میبودند، دیگر پشتیبانی لازم را برای ساختار فوقانی دکل فراهم نمیکردند.
بتنی که برای ساخت پایههای دکل Troll A استفاده شد، ترکیبی معمولی نبود. فرمولاسیون این بتن باید بهطور خاص برای بارگذاریهای دینامیکی و بیوقفهی ناشی از ضربههای امواج متوالی طراحی میشد. مهندسان محاسبه کردند که هر پایه، بهطور تقریبی در طول عمر پیشبینیشدهی ۷۰ ساله، برخورد حدود ۱۸۰ میلیون موج را تجربه خواهد کرد. این ضربات مکرر نیاز به مادهای داشت که با جذب انرژی امواج، مانع از ایجاد ترک و آسیب در سازه شود.
راهحل، استفاده از شبکههای فولادی با مقاومت بالا در چندین سطح در داخل بتن بود. این شبکهها بهطور استراتژیک در بتن قرار داده شدند تا مقاومتی کششی فراهم کنند و از این طریق، هنگام خم شدن بتن، فولاد فشار وارده را تحمل کند تا از شکستگی در سازه جلوگیری شود.
رویکرد بتن انعطافپذیر، در یک نوآوری تاریخی به یک باغبان قرن نوزدهم در کاخ ورسای نسبت داده میشود. او برای اولین بار آهن را به بتن افزود تا ترکیبی مقاومتر ایجاد کند. امروزه این ایده به شکل چشمگیری تکامل یافته است و تکنیکهای مدرن از شبکههای فولادی درهمتنیدهای استفاده میکنند که انعطافپذیری و طول عمر سازه را افزایش میدهد.
مقدار فولاد استفادهشده در پروژه فوقالعاده بود: مقدار تقویتکنندهها در هر پایه معادل ساخت ۱۵ برج ایفل بود
حجم عظیم فولاد استفادهشده بهگونهای در پایهها توزیع شد که تعادل سازه در تمام جهات پایدار بماند. مهندسان بهدقت، فاصله، جهت و سطح مقطع میلگردها را محاسبه کردند تا از انعطافپذیری کنترلشدهی بتن هنگام وارد شدن تنش اطمینان حاصل کنند.
استفادهی موفقیتآمیز از بتن انعطافپذیر در ساخت پلتفرم Troll A، تقاطع نوآوریهای تاریخی و شیوههای مهندسی مدرن را نشان میدهد. این ترکیب قدرت و تابآوری، یکی از ویژگیهای برجستهی پلتفرم Troll A است و اطمینان حاصل میکند که این سازه به مدت دههها بهعنوان نماد برتری مهندسی باقی خواهد ماند.
طراحی پایههای دکل Troll A یک ترکیب استادانه از شکل و عملکرد است که اصول مهندسی را برای مقاومت در برابر جرم عظیم سازه و بارهای دینامیکی واردشده از سوی محیط طبیعی به نمایش میگذارد. هر پایه ۳۶۵ متر ارتفاع دارد و ضخامت مقطع آن به ۲ متر میرسد. این پایهها طراحی منحصربهفرد مخروطی شکلی دارند که در بخش پایینی ضخیمتر، در وسط باریکتر و در ارتفاع دوباره ضخیمتر میشود.
طراحی هندسی برای توزیع بهینه تنشها در سراسر سازه و کاهش مصرف مصالح بدون به خطر انداختن ثبات انجام شد
با ضخیم کردن ساختار در پایه، مهندسان اطمینان یافتند که بیشتر نیروهای فشاری در نزدیکی زمین جذب میشوند، جایی که بتن تحت بارهای سنگین عملکرد بهینهتری دارد. باریک شدن در وسط، جرم کلی ساختار را کاهش داد، بدون اینکه استحکام آن فدا شود، درحالیکه گسترش اندک در بالا، بستر ثابتی برای عرشهی فوقانی فراهم کرد.
در قلب این طراحی، مفهوم ساختار یکپارچه و پیوسته قرار دارد. فرایند ساخت از پایه آغاز شد، جایی که مهندسان یک پیریزی گسترده را آغاز کردند که بهتدریج در حین بالا رفتن از پایه، باریکتر میشد. این روش نهتنها پایهای مستحکم برای مقابله با نیروهای عظیم واردشده از سوی دریا فراهم کرد، بلکه باعث کاهش انحراف جزئی در پایهها نیز شد. طراحی پایهها به این صورت به مهندسان این امکان را داد که نیروهای فشاری را بهطور یکنواخت توزیع کنند و احتمال خرابی سازه در شرایط بارگذاری شدید را کاهش دهند.
دقت در رعایت جزئیات تا پایان مرحلهی ساخت نیز ادامه داشت. مدلهای رایانهای دقیق رفتار سازه را تحت شرایط بارگذاری مختلف شبیهسازی کردند تا اطمینان حاصل شود که هر ریسک احتمالی قبل از بتنریزی برطرف شده است.
یکی از جذابترین جنبههای طراحی پایهها، گنجاندن اتصالی کمربندی در میانهی ارتفاع و جعبهبندی در قسمت پایین است. این ویژگیها برای اطمینان از توزیع یکنواخت نیروهای ناشی از امواج، در نظر گرفته شدهاند. اتصال کمربندی پایهها بهعنوان یک سیستم پشتیبانی جانبی عمل میکند که با اثرات ارتعاشهای همفرکانس که میتوانند باعث تقویت تنشها در سازه و ایجاد خستگی در طول زمان شوند، مقابله میکند. جعبهبندی نیز همانند یک گره اتصال عمل میکند که چهار سازهی جداگانه را به هم پیوند میدهد. این ارتباط متقابل نهتنها تمامیت کلی دکل را تقویت میکند، بلکه اطمینان میدهد که بارهای دینامیکی واردشده از سوی دریا بهطور مساوی تقسیم شوند.
یکی از ویژگیهای نوآورانهی طراحی پایههای Troll A، گنجاندن آسانسور در پایهها است. این آسانسور که میتواند در مدت ۹ دقیقه به بستر دریا برسد، بهعنوان یک نقطهی دسترسی حیاتی برای نگهداری و بازرسی پمپهای زیرآبی که برای استخراج گاز ضروری هستند، عمل میکند.
در پایینترین نقطهی هر پایه، ثبات کل سازه با ۶ لنگر ۴۰ متری تأمین میشود. لنگرها که نمونهای درخشان از فناوری مبتنی بر گرانش هستند، به شکل سیلندرهای توخالی ریختهگری و سپس روی بستر دریا نصب شدند تا با تخلیهی هوای موجود در سیلندرها اثر مکشی قدرتمند ایجاد کنند که همانند چسبیدن یک لیوان وارونه روی میز است. وجود مکش، تضمین میکند که اتصال دائمی به بستر دریا برقرار خواهد بود، حتی زمانی که نیروهای دریای شمال تلاش میکنند آن را جابهجا کنند.
طراحی و نصب لنگرهای مکشی نیازمند برنامهریزی دقیق و اجرای منظم بود. مهندسان باید با نقشهبرداری از بستر دریا، تغییرات لایهی لجن که لنگرها روی آن قرار میگرفتند و تأثیرات طولانیمدت اثرات امواج را مطالعه میکردند.
اتصال عرشهی فوقانی به پایههای بلند یکی از حساسترین و پیچیدهترین مراحل این پروژه بود. تیم مهندسی با یک تصمیم حیاتی روبهرو شد: آیا عرشه را باید روی پایههای ۳۶۵ متری قرار دهند یا اینکه پایهها باید زیر دکل قرار گیرند؟
برای ارزیابی گزینههای موجود، روشهای شبیهسازیهای گسترده در مقابل مطالعهی پیشینههای تاریخی، قرار گرفت. در نهایت، روش دوم انتخاب شد. اتحاذ این تصمیم، تحتتأثیر درسهایی بود که از حادثهی دکل «اسلیپنر A» در تاریخ ۲۳ آگوست ۱۹۹۱ آموخته شد. در حادثهی مذکور، دیوارههای بتنی ستونها که بهدرستی تقویت نشده بودند، بهطور فاجعهآمیز شکستند و سازه فروریخت. شدت ضربهی ریزش آنچنان بود که سبب ایجاد زلزلهای به بزرگی ۳٫۰ ریشتر در نزدیکی «گانسفیورد» نروژ شد.
برای تضمین حداکثر کنترل و کاهش هرگونه خطر از شکست ساختاری، مهندسان دکل Troll A استراتژی جدیدی را طراحی کردند که شامل غرق کردن پایهها در آب میشد تا از ارتفاع دکل کاسته شود. شناورسازی کنترلشده به مهندسان این امکان را داد تا توزیع وزن ساختار را بهطور دقیق مدیریت کنند و نصب عرشه با جرثقیلهای کوتاهتری قابل انجام باشد.
با پر کردن پایهها از آب، تیم مهندسی قادر به ایجاد محیطی پایدار و پیشبینیپذیر بودند که خطر حرکتهای ناگهانی و کنترلنشده را به حداقل میرساند. در این مرحله، سیستمهای حسگر دقیق و نظارت بلادرنگ برای اندازهگیری فشار، تراز و نرخ جریان آب به کار گرفته شد. این دادهها به مهندسان این امکان را داد تا تغییرات مورد نیاز را در حین عملیات انجام دهند و هر حرکت را بهطور حسابشده کنترل کنند.
نصب عرشهی فوقانی که ساختهی هیتاچی بود، با شناور کردن پایهها در آب دریا صورت گرفت
پس از انجام و تثبیت شناوری پایهها، عرشهی فوقانی با کمک چند جرثقیل هماهنگ، در موقعیت خود و تنها چند متر بالاتر از لبههای بالایی پایهها قرار گرفت. در این نقطه، عملیات به یک فرایند تدریجی و دقیق تبدیل شد: آب از پایهها بهطور کنترلشدهای تخلیه شد تا پایهها بهطور تدریجی بالا بروند تا دکل از موانع طبیعی کف بستر دریا، مانند صخرهها عبور کند.
فرایند تخلیهی آب بهصورت سانتیمتر به سانتیمتر انجام شد؛ یک عملیات با دقت بسیار بالا که امکان اتصال دقیق پایهها به عرشهی فوقانی را فراهم کرد. مهندسان از جکهای هیدرولیکی و وینچهای هماهنگ برای اطمینان از حفظ تراز کامل پایهها با عرشهی فوقانی استفاده کردند. تمام مرحلهی اتصال با دقتی بینظیر انجام شد؛ بهطوریکه تیم مهندسی میتوانست با اطمینان ادعا کند که تمام موانع احتمالی بهطور سیستماتیک پیشبینی و از آنها اجتناب شده است.
تمام این فرایند نهتنها به تکنولوژیهای پیشرفتهی هیدرولیکی و پمپاژ نیاز داشت، بلکه رعایت دقیق یک توالی از عملیاتها که بهطور کامل تمرین شده بودند نیز الزامی بود. طرحهای اضطراری برای پیشبینی مشکلات احتمالی مانند تغییرات فشار آب یا واکنشهای ساختاری غیرمنتظره آماده شده بود تا در صورت بروز مشکلات، بهطور مؤثر واکنش نشان داده شود.
با اتصال بینقص عرشهی فوقانی به پایههای عظیم، دکل Troll A یکی از چالشبرانگیزترین سفرهای دریایی را تاریخ را آغاز کرد. این سازهی عظیم ۱٫۲ میلیون تنی، سفر هفتروزه و ۲۰۰ کیلومتری خود را از روستای کوچک واتس در نروژ به مقصد نهایی در میدانهای گازی ترول آغاز کرد. عملیات کشش این دکل، یک کلاس درس در زمینهی لجستیک دریایی بود، که به تلاش هماهنگ ده کشتی یدککش قدرتمند نیاز داشت تا غول عظیم دکلی را بهطور ایمن هدایت کنند.
عملیات کشش با چالشهایی مواجه بود که نیازمند نوآوریهای فناورانه و مهارتهای استثنایی در دریا بود
با توجه به جرم عظیم دکل و شرایط متغیر محیطی در دریای شمال، یدککشها به سیستمهای موقعیتیابی دینامیکی و کنترلهای ناوبری مجهز شده بودند. این سیستمها بهطور پیوسته جریانهای اقیانوسی، الگوهای باد و ارتفاع امواج را زیر نظر داشتند، بهطوریکه خدمه میتوانستند فوراً، تنظیمات لازم را انجام دهند و جهت حرکت درست را حفظ کنند. در طول سفر، هر کشتی یدککش بهطور استراتژیک در جای خود قرار گرفته بود تا نیروهای کشش بهطور یکنواخت در سراسر ساختار تقسیم شوند تا از ایجاد هرگونه تنش اضافی جلوگیری شود.
پس از رسیدن به محل تعیینشده، مرحلهی نهایی عملیات آغاز شد؛ فرود آرام سازه بر بستر دریا. این مرحله نیز به یک فرایند کنترلشده دقیق نیاز داشت که در آن نیروی وزن دکل بهطور برنامهریزیشده به بستر نرم کف دریا وارد میشد.
تجهیزات تخصصی، از جمله وینچهای کالیبرهشده و سیستمهای تراز کنترلشده، شناورسازی را مدیریت میکردند تا هر حرکت بهطور تدریجی باشد. سپس لنگرهای مکشی که در مراحل قبلی ساخت نصب شده بودند، فعال شدند. شیرهای این لنگرها بهطور عمدی در یک توالی خاص بسته شدند، که مکشی قدرتمند ایجاد کرد تا سازه را بهطور محکم در جای خود ثابت نگه دارند.
قرار گرفتن Troll A بر بستر دریا بهطور زنده از تلویزیون پخش شد
رسیدن ایمن Troll A به مقصد نهایی، نقطهی اوج سالها برنامهریزی، ساعتها طراحی و اجرای برخی از چالشبرانگیزترین عملیاتهای ساختوساز تاریخ مهندسی دریا بود. این رویداد تنها بهمعنای تکمیل یک پروژهی ساختوساز نبود، بلکه تولد یک غول خاموش بود که به استخراج گاز طبیعی از بستر دریا میپرداخت و انرژی اروپا را برای دههها تأمین میکرد.
در پاییز ۲۰۱۰، بخش جدیدی به پلتفرم Troll A افزوده شد که شامل فضای اقامتی مجهز و یک اتاق کنترل مدرن بود. این توسعه بهمنظور پشتیبانی از کمپرسورهای جدیدی انجام گرفت که برای مقابله با کاهش فشار مخزن گاز در چاهها ضروری بودند. با گذشت زمان و استخراج گستردهی گاز، فشار طبیعی مخزن کاهش یافته بود و نصب این کمپرسورها امکان تداوم بهرهبرداری را فراهم کرد.
فرایند ارتقاء دکل به دستگاههای پیشرفته و کمپرسورهای پرفشار ژنراتورهای اضطراری، همچنان ادامه دارد
در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۳، ماژول پشتیبانی M12 مخصوص کمپرسورهای شمارهی ۳ و ۴، روی دکل نصب شد. این کمپرسورها بهدلیل مصرف بالای انرژی، نیازمند کابلهای برق جدیدی از ساحل بودند. بااینحال، محدودیتهای شبکهی برق منطقهای باعث شد تا سیستمی طراحی شود که در صورت بروز بحران در شبکه، اتصال دکل به برق ساحل بهطور خودکار قطع شود تا از آسیب به زیرساختها جلوگیری شود.
این بهروزرسانیها نهتنها ظرفیت عملیاتی Troll A را افزایش داد، بلکه آن را به نمادی از تطبیقپذیری فناوریهای انرژی با چالشهای پیشرو تبدیل کرد. امروزه، این دکل با بیش از سه دهه فعالیت، همچنان بهعنوان ستون فقرات تولید گاز نروژ و تأمین انرژی اروپا نقشآفرینی میکند.
پلتفرم Troll A، که از ارکان صنعت گاز طبیعی نروژ به شمار میآید، سهم بزرگی از نیازهای انرژی اروپا را تأمین میکند. ارقام تولید این پلتفرم، گواهی بر توانمندی آن است. در سال ۲۰۰۸، سه دکل میدان ترول در مجموع حدود ۱۲۰ میلیون متر مکعب گاز در روز استخراج کردند.
نروژ محدودیت سختگیرانهای برای تولید میدان ترول تعیین کرده است که درحالحاضر به ۳۶ میلیارد متر مکعب در سال محدود میشود. این سقف تولید، که از سوی وزارت نفت و انرژی نروژ تعیین شده، هدفی را دنبال میکند که در آن هم از سود اقتصادی بهرهبرداری میشود و هم از طول عمر منابع طبیعی حفاظت میگردد. اگرچه تا امروز، دادههای دقیق استخراج کنونی دکل Troll A در دسترس عموم نیست، میدان ترول بهطور کلی همچنان نقش پررنگی در صنعت انرژی اروپا بازی میکند.
ساخت دکل Troll A با هزینهای سنگین همراه بود. این پروژه که بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ ساخته شد، هزینهای معادل ۶۵۰ میلیون دلار داشت؛ رقمی که با توجه به نرخ تورم امروز به بیش از یک میلیارد دلار تبدیل میشود. سرمایهگذاری از سوی غول انرژی دولتی نروژ (که پیشتر به نام استاتاویل شناخته میشد)، انجام شد. هر دلار که در پایههای بتنی، میلگردها و عملیات پیچیدهی یدککشی آن صرف شد، به ثمر نشست و دکلی ایجاد کرد که نهتنها گاز استخراج میکند، بلکه مرزهای ممکن در مهندسی را نیز دوباره تعریف میکند.
اگر Troll A روی خشکی قرار میگرفت، با ارتفاع ۴۷۲ متری به سیزدهمین ساختمان بلند دنیا تبدیل میشد
دکل Troll A که امروز تحت مدیریت اکوینور (Equinor) قرار دارد، میراث خود را در دستاوردهای بینظیر مهندسی بهجای گذاشته است. این دکل روزگاری عنوان بزرگترین و سنگینترین شیئی را که تاکنون از سطح زمین جابهجا شده، در اختیار داشت؛ رکوردی که در سال ۱۹۹۶ زمانی که ده قایق کشتی آن را به میدانهای گازی ترول منتقل کردند، ثبت شد.
Troll A برای مقاومت در برابر امواج بیوقفهی دریای شمال طراحی شده است و دوام، ویژگی اصلی این دکل در نظر گرفته میشود.
باوجود دستاوردهای مهندسی بیشمار، Troll A کمتر در کانون توجه قرار دارد، زیرا اهمیت آن اغلب تحتالشعاع سازههای معماریها پرزرقوبرقتر، قرار میگیرد. این گمنامی در تضاد با نقش دکل بهعنوان یکی از ارکان شبکهی انرژی اروپا است که بهطور بیصدا گاز را از طریق خطوط لوله به میلیونها مصرفکننده منتقل میکند.
دکل Troll A، که ساخت آن پنج سال به طول انجامید، یک سمفونی از نوآوریها بود: ساخت آن روی زمین با استفاده از پایههای بتنی از نوع قالبهای لغزنده، تقویتشده با فولاد برای انعطافپذیری در برابر امواج دریای شمال. این پروژهی ۶۵۰ میلیون دلاری دکلی را به وجود آورد که در برابر سرمای شدید دریای شمال تاب آورد. طراحی این سازه به گونهای است که حداقل تا سال ۲۰۶۶ قادر به فعالیت خواهد بود.
تأثیر دکل Troll A از ظاهر بتنی آن فراتر میرود و نقشی کلیدی در تأمین گاز اروپا ایفا میکند. از سال ۱۹۹۵ تاکنون، این دکل، گاز را از عمق ۱۴۰۰ متری در زیر دریا استخراج میکند و از طریق خط لولههای انتقال به اروپا میرساند. در سال ۲۰۰۸، این پلتفرم روزانه ۱۲۰ میلیون متر مکعب گاز از میدان ترول استخراج کرد و اگرچه امروزه ظرفیت آن به ۳۶ میلیارد متر مکعب در سال محدود شده، تولید آن همچنان حیاتی باقی مانده است.
در میان امواج سرد و بادهای طوفانی، Troll A مانند غولی خاموش ایستاده و گواهی است بر مهندسی بینهایت و نبوغ انسانی. داستان آن، از آزمایشهای اولیهی تقویت بتن در قرن نوزدهم تا حملونقل عظیم در دریای شمال، نمونهای برجسته از پیشرفت مهندسی است: یک غول میلیارد دلاری که حضور بیصدایش، تضمینکنندهی امنیت انرژی اروپا است.