نورنیوز: قتلهای ناموسی؛ بحران روانی یا انحراف فرهنگی؟ قتلهای ناموسی بهمثابه آسیب روانی و فرهنگی ریشهدار در جامعه ایران، چهرهای تکاندهنده از خشونت علیه زنان را آشکار میکند. روانشناسان این خشونتها را ناشی از ترکیبی از اختلالات شخصیتی، باورهای غلط درباره شرافت، و فشارهای جمعی میدانند. براساس پژوهشهای انجامشده، در اغلب این قتلها احساسات سرکوبشده، ناکامیهای فردی و ناتوانی در مدیریت خشم نقش تعیینکنندهای دارند.
از نظر فرهنگی، بسیاری از جوامع سنتی ایران، همچنان زن را به عنوان نماینده "آبرو" و "حیثیت" خانواده میبینند. در این الگو، کوچکترین رفتار خارج از چارچوبهای تحمیلی میتواند به حکم مرگ ختم شود. این ذهنیت، در طول سالها، با کمترین اصلاح فرهنگی بازتولید شده و امروز در قالب قتلهای خونین تکرار میشود.
یکی از عوامل مهم در گسترش قتلهای ناموسی، کاستیهای قانونی در حمایت از قربانیان است. طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، در مواردی که ولی دم قاتل باشد، امکان گذشت از قصاص یا درخواست تخفیف وجود دارد. به همین دلیل، پدر، برادر یا دیگر اقوام میتوانند پس از ارتکاب قتل، بدون نگرانی از مجازاتهای سنگین، از دادگاه آزادی دریافت کنند؛ چنانکه در مورد ستاره موسیپور مشاهده شد که با رضایت پدربزرگش، قاتلش آزاد شد.
بر اساس آمارهای رسمی و غیررسمی، در سالهای اخیر میانگین قتلهای ناموسی گزارششده در ایران سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد برآورد میشود. اما کارشناسان معتقدند که بسیاری از این جنایات هرگز به رسانهها راه پیدا نمیکنند و در قالب «مرگ مشکوک» یا «حوادث خانوادگی» پنهان میشوند.
راهکار مقابله با قتلهای ناموسی، تنها در تشدید مجازات خلاصه نمیشود؛ بلکه نیازمند اصلاحات عمیق فرهنگی و روانی در سطح جامعه است. آموزش مهارتهای ارتباطی، کنترل خشم، تغییر نگرش درباره نقش زنان، و راهاندازی کمپینهای گسترده برای مقابله با خشونت مبتنی بر جنسیت، باید در دستور کار نهادهای آموزشی، رسانهها و قانونگذاران قرار گیرد.
علاوه بر این، ایجاد مراکز مشاوره خانوادگی در نقاط پرخطر، تسهیل دسترسی به خطهای اضطراری حمایتی برای زنان در معرض تهدید، و اعمال قوانین سفتوسختتر علیه مجرمان خشونت خانگی، میتواند روند فعلی را متوقف کند. در غیر اینصورت، فجایع مشابه قتل فاطمه سلطانی و ستاره موسیپور، همچنان در حافظه تلخ جامعه ثبت خواهد شد.