شنبهشب فرمانده انتظامی هرمزگان و رئیس پلیس استان هرمزگان در ارائه گزارشی به وزیر کشور اعلام کرد که ششنفر در انفجار بندر شهید رجایی مفقود شدهاند.
وضعیت بیماران بستریشده پایدار شده است و خبری از ازدحام روز گذشته نیست. محمد آشوری، استاندار هرمزگان اعلام کرده در انفجار، بیش از هزارنفر مجروح شدند که ۱۹۴ نفر تاکنون در بیمارستانها بستریاند و بقیه پس از مداوا مرخص شدهاند. یکی از مجروحانِ روز شنبه، راننده تریلی بود که از لحظه انفجار خاطره زیادی برایش باقی نمانده است و حالا باید ترخیص شود.
به گزارش هم میهن، ظهر یکشنبه بعد از انفجار، آسمان بندرعباس کمکم از زیر سایه آن غبار ناشناس بیرون میآید. گوش شهر از صدای پرواز هواپیماها و هلیکوپترها پر شده، رد «انفجار» در حافظه شهر باقی مانده و بندر هنوز از بهت روز حادثه بیرون نیامده است. بیش از هزارنفر مجروح شدهاند، ۴۰ نفر کشته شدهاند و ۱۹۴ نفر هنوز در بیمارستانها بستریاند و اینها همه، هنوز آمار نهایی و قطعی نیست. با توجه به شدت انفجار و شرایط اسکله بعد از این حادثه، نمیتوان آماری قطعی از تعداد کشتهها و مفقودین اعلام کرد. غیر از خود کارمندان و پرسنل بندر، رهگذران و مسافرانی دیگر هم هستند که آمار درستی از آنها وجود ندارد.
تا ۲۴ ساعت بعد از انفجار اسکله شهید رجایی، به تعداد کشتهها اضافه میشود و خانوادهها و دوستان کارکنان مفقودشده اسکله، در بیمارستانها، پزشکی قانونی و آرامستان شهر به دنبال نشانی از آنها میگردند، مسئولان دولتی در شهر رفتوآمد میکنند، آتشنشانها روی اسکله انفجارهای کوچک و شعلههای زبانهگرفته باقیمانده را مهار میکنند و شایعه در شهر راهش را ادامه میدهد.
گرما و رطوبت هوای بندرعباس بههمپیچیده و از ابرهای سیاه دیروز خبری نیست. دود آتش دیگر مثل دیروز دیده نمیشود و هنوز نشانی از تسلیت روی دیوارهای شهر بالا نرفته است. صبح هشتم اردیبهشتماه، روی دیوار اورژانس بیمارستان شهید محمدی و سیدالشهدای بندرعباس، اسامی مصدومان بستریشده حادثه انفجار اسکله شهید رجایی چسبانده شده: ۲۵۳ نام در فهرست بیمارستان شهید محمدی و ۱۷۸ نام روی در شیشهای اورژانس بیمارستان سیدالشهدا. هر دو بیمارستان خلوت شدهاند، بیمارها در بخشهای مراقبت ویژه، جراحی و عمومی بستریاند و آمارهای ارجاع تقریباً از شب قبل ثابت مانده است، اما هنوز خبری از مفقودیهای حادثه نیست. تا یکروز بعد از انفجار دیگر در این دو بیمارستان هیچ بیمار بینامونشانی باقی نمانده و خانوادههایی که بهدنبال عزیز مفقودشان میگردند از همهجا ناامید برمیگردند.
پذیرش بیمارستان شهید محمدی تا روز بعد از انفجار هم با نامهایی روبهرو میشود که در فهرستاش وجود ندارد و به خانواده مفقودیها توصیه میکند که به بیمارستانهای دیگر سر بزنند. مردی پشت پنجره پذیرش ایستاده و نشانی از دو زن میگیرد؛ خواهر خودش و همسر یکی از دوستانش که از دیروز گم شده بودند و بعد از ۲۴ ساعت بالاخره توانست نام آنها را در فهرست بیمارستان شهید محمدی پیدا کند، اما دوستان یک ترخیصکار جوان گمشده در انفجار بندر، نتوانستند ردی از او پیدا کنند.
آخرین نقطه همان بیمارستان شهید محمدی است، اما قرار بود بیخبری ادامه پیدا کند. آنها در پزشکی قانونی پیکرهایی سوخته دیده بودند که کسی آنها را نمیشناخت: «خبری از او نداریم و در اسکله هم کسی را راه نمیدهند. سه، چهار نفر از دوستانمان را بعد از انفجار در بیمارستانها پیدا کردیم اما هنوز خبری از یکی از آنها نداریم. به سردخانه هم سرزدیم، دیگر منتظر پیدا کردن یک نشان سادهایم؛ زنجیر و انگشتری که بتوان او را شناسایی کرد.»
شنبهشب فرمانده انتظامی هرمزگان و رئیس پلیس استان هرمزگان در ارائه گزارشی به وزیر کشور اعلام کرد که ششنفر در انفجار بندر شهید رجایی مفقود شدهاند. دیروز فاطمه جراره، نماینده بندرعباس هم گفت که نگرانیهایی از مفقودشدن تعدادی از عزیزانمان به گوش میرسد و بررسیها در حال انجام است تا سریعتر نگرانی خانوادههایشان برطرف شود. آنچه از نزدیک در این شهر جریان دارد اما نشانِ دیگری است. در اطراف اسکله و بیمارستانها، گروهگروه دوست، آشنا و همکار بهدنبال یک نشان از دوست و خانوادهای میگردند و این یعنی احتمالاً تعداد مفقودیها بیشتر از ششنفر است.
۱۹۴ نفر در بیمارستانها ماندند
وضعیت بیماران بستریشده پایدار شده است و خبری از ازدحام روز گذشته نیست. محمد آشوری، استاندار هرمزگان اعلام کرده در انفجار، بیش از هزارنفر مجروح شدند که ۱۹۴ نفر تاکنون در بیمارستانها بستریاند و بقیه پس از مداوا مرخص شدهاند. یکی از مجروحانِ روز شنبه، راننده تریلی بود که از لحظه انفجار خاطره زیادی برایش باقی نمانده است و حالا باید ترخیص شود.
موج انفجار او و دوستانش را بیهوش کرده بود: «با محل حادثه ۵۰ متر فاصله داشتم، خدا جانی دوباره به من داده است. داشتیم در همان محوطه انفجار بار خالی میکردیم، وقتی اسکله منفجر شد، سنگ و آهن بود که از آسمان میریخت و بعد هم من و دوستانم بیهوش شدیم. یکسری هم توانستند فرار کنند.»
سعید کاشانی، رئیس بیمارستان شهید محمدی در میان ازدحام مجروحان، آخرین وضعیت مصدومان بستریشده در بیمارستان را میگوید و توضیح میدهد که تعداد مصدومان بستریشده نسبت به شنبهشب افزایش نداشته است: «حدود۲۵۰ نفر تریاژ شده و ۱۵۰ نفر هم بستری شدند. سه نفر از بیماران با شرایط وخیمتر هم در بخش مراقبتهای ویژه بستری شدهاند. بیشترین آسیب هم مربوط به ضربه به سر، سوختگی و جراحات ناشی از خردهشیشه و آسیب به چشم است.»
یکی از پرستاران این بیمارستان هم میگوید که تا ساعت هفت عصر روز شنبه، ۲۵۱ نفر به بیمارستان منتقل شده بودند و ۱۵ نفر هم آخر شب از بیمارستان صاحبالزمان منتقل شدند و شرایط ویژهتری داشتند. «کشتهها را خیلی جمع نکردند که بیاورند. آماری هم از سوختهها ندارند و فقط مصدومان و سوختگیها را آورده بودند. خیلی از بیماران سوختگی به دستگاه وصلند و بعضی از بیمارانی که صورتهاشان سوخته، در نوبت جراحیاند.»
بعد از حادثه انفجار در اسکله بندر شهید رجایی ۱۲۰۵ مصدوم، پذیرش شدند که از این تعداد ۹۷۲ نفر بهصورت سرپایی یا بستری محدود درمان و ترخیص شدند. از این آمار ششنفر به خارج از استان اعزام شدهاند و چهارنفر پس از اعزام بهدلیل شدت جراحات فوت کردهاند. مهرداد صیادینیا، جراح عمومی بیمارستان محمدی میگوید، در میان بیماران دچار سوختگی، یک مورد سوختگی شدید و یک مورد فوتی منتقلشده به بیمارستان ثبت شده و بهدلیل نیاز، بعضی بیماران به شیراز ارجاع شدهاند: «سوختگیهای بالای ۵۰ درصد احتمال مرگومیر بالایی دارند و باید در مراکز خاصی بستری شوند که اینجا نداریم.
از این بیمارستان به شیراز هم ارجاع شده است. ما بیمار در سنین پایین نداشتیم و بیشتر آنها هم مرد بودند. دیروز با وجود تعداد بالای بیمار، تجهیزاتی کم نداشتیم؛ آن هم در شرایطی که خدمات رساندن به ۱۵۰ بیمار در عرض دو ساعت حتی در مجهزترین بیمارستانها هم کار سختی است و درمجموع خدماترسانی بسیار خوب بود. فکر میکنم آنهایی که در مرکز حادثه بودند، آنقدر دوام نیاوردند که به بیمارستان ما منتقل شوند و بیشتر کسانی که به بیمارستان ارجاع داده شدند، در حاشیه حادثه بودند.»
بیمارستانها هنوز در حالت آمادهباش هستند اما دیگر مصدوم تازهای منتقل نمیشود. غیر از بیمارستان محمدی، مصدومان در بیمارستانهای خلیجفارس، سیدالشهدا و خاتمالانبیا در خود بندرعباس بستری شده بودند و حراست دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان اجازه ورود خبرنگاران، مصاحبه و گفتوگو با مصدومان را گرفته بود؛ همهچیز قرار بود تنها از مسیر رئیس دانشگاه علوم پزشکی اعلام شود.
فاطمه جراره، نماینده بندرعباس در مجلس گفته است که بهدلیل نامشخص بودن تعداد مفقودیها قرار است سامانهای از طرف استانداری راهاندازی شود: «عزیزانی که نتوانستهاند به عزیزان خود دسترسی پیدا کنند و اطلاع ندارند که آنها کجا هستند، میتوانند به آن سامانه مراجعه کنند و اطلاعات خود را بارگذاری کنند یا به تیمی که در آنجا قرار داده شده، اطلاع دهند تا سریعتر تعیین تکلیف شوند.»
بیشتر مجروحان اولیه به بیمارستان نیروی دریایی ارتش که به اسکله نزدیکتر است، منتقل شده بودند و کارکنان پذیرش و پرستاران آن دیگر هیچ بیمار بینامی ندارند. گوشهای از بیمارستان که متعلق به نیروی زمینی ارتش است، چند زن و مرد زیر سایه نشستهاند؛ خانواده مرد جوانی که از دیروز در انفجار اسکله گم شده و حالا هیچکجا ردی از او پیدا نمیشود. «اسماعیل» جوان و تازهداماد که در همان محوطه سینای بندر شهید رجایی کار میکرد، مفقود شده بود، او که تازه چندماه از ازدواجش میگذشت. یکی از اعضای خانوادهاش میگوید همه بیمارستانها، پزشکی قانونی و آرامستان شهر را گشتهاند اما خبری نیست، اسماعیل هیچکجا نبود: «به خانوادهها گفته شده شاید برای شناسایی نیاز به آزمایش دی. ان. ای باشد و منتظریم به ما خبر دهند.
احتمالاً از تهران برای انجام این کار کمک بگیرند. در بیمارستان شهید محمدی هم دو نفر بهتازگی شناسایی شدهاند.» او شنیده است هنوز پیکرهایی از محوطه نزدیک محل انفجار خارج نشدهاند و در اخبار خوانده که تعداد مفقودیها بین پنج تا ۱۰ نفر است. آنها تنها نبودند، داخل محوطه بیمارستان سیدالشهدا چند جوان بلوچ ایستادهاند؛ آنها هم از دوستانشان بیخبر مانده بودند و عکسها و اسمهای مفقودیها، مجروحان و کشتهشدهها در گروههای واتساپی و تلگرامی دستبهدست و شهر برای پیدا شدن ردی از مفقودیهای حادثه، زیرورو میشود.
مجهولالهویه زیر آوار انفجار
از شبشنبه که انفجار و آتشسوزی در بندر آغاز شد، ابرهای سیاه متراکمتر شدند و چشم اهالی از شدت دود و آلودگی بلندشده از اسکله میسوخت. آنها گاهی به آسمان چشم میدوختند که رد هواپیماهای آبپاش و هلیکوپترها را دنبال کنند. موج انفجار آنقدر شدید بوده که روستاهای بسیار دورتر از اسکله هم آن را حس کرده بودند. ویدئوهای روز حادثه دستبهدست میشود و گوشبهگوش خاطره لحظه انفجار بارها مرور میشود. خودروهای اوراقشده در انفجار به شهر آمدهاند.
خودرویی با سقفی فرو رفته وارد حیاط بیمارستان سیدالشهدا میشود و همه میدانند که او هم دیروز در اسکله بوده و موج انفجار درست مثل یک سنگ بزرگ روی سقفاش فرود آمده است. راننده برادر یکی از مجروحان حادثه است که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سیدالشهدا بستری شده؛ جوانی ۳۵ساله و ترخیصکار گمرک. او تعریف میکند، خودرویش دیروز در پارکینگ اسکله و درست در فاصله ۲۵۰ متری از محل حادثه بود: «موج انفجار شاید حدود دوهزار ماشین را گرفت. برادرم هم در فاصله ۳۰ متری از محل حادثه بوده و موج انفجار آنقدر شدید بود که او را پنج، شش متر از زمین بلند کرد، روی زمین انداخت و دستوپا، دنده، سر و بینیاش آسیب دید.
انفجار که رخ داد، من در اسکله بودم. مثل یک زلزله ۱۰ ریشتری بود.» او میداند که دو نفر از همکاران برادرش هم فوت کردهاند: «آن دو نفر در کانکس داخل محوطه و در مدار انفجار بودند. این جنازهها قابل رویت و شناسایی بودند. کسانی را داریم که مجهولالهویهاند و نمیتوان آنها را تشخیص داد.
بنویسید فاجعه شده بود
تا یکروز بعد از انفجار، دود بلند شده از اسکله رقیقتر شده و خط کمرنگی از آن به چشم میآید. آتشنشانها از شهرهای مختلف به بندرعباس رسیدهاند و در شیفتهای کوتاهمدت آتش را مهار میکنند. متخصصان مواد شیمیایی، کارشناسها، گروههای عملیاتی و تیمهایی دیگر. یکی از آتشنشانهای حاضر در اسکله تعریف میکند که برای جابهجا کردن کانتینرها به لودر و لیفتراک نیاز است: «در بسیاری از کانتینرها پر از سیلندرهای گاز بود و بعضی از این انفجارها هم بهدلیل وجود همین سیلندرهاست.
ما کانتینرها را بیرون میکشیم، آتش آن را اطفاء میکنیم، اما باز دوباره شروع میشود. چون لودر نیست که کار کند، آتش پیش میرود.» آبگیری از هواپیما انجام میشود و این آتشنشان میگوید، تعداد انفجارهای کوچک کمتر شده است؛ انفجارهایی که شاید ناشی از همین سیلندرهای گاز، فلزهای تحت فشار یا عوامل دیگر باشند: «از تهران حدود ۳۵ آتشنشان به منطقه آمدهایم و باز هم گروههای دیگری اعزام خواهند شد.
فعلاً نمیتوان تخمین زد که چندنفر جانشان را از دست دادهاند. هسته حرارتی زیاد است و با جابهجا شدن کانتینرها زبانه میکشند اما در حال کمترشدن است؛ چون روند جداسازی کانتینرها در حال انجام است. چون آنچه میسوزد، باید بسوزد و تمام شود.» آتشنشانها از تکهپیکرهایی لابهلای کانتینرها میگویند، از مرگ با سوختن، گمشدن پیکر لابهلای آهن، خون و آتش.
اطفای حریق تا عصر یکشنبه وارد مرحله لکهگیری شد و آنطور که رئیس ستاد مدیریت بحران استان اعلام کرده است، ۸۰ درصد از آتشسوزی در بندر مهار شده است.
شهر هنوز پر از شایعه است و مردم با احتیاط درباره آن حرف میزنند. مرد راننده هم همان شایعهها را شنیده بود و مدام تکرار میکرد. همانطور که با ماسک پشت فرمان نشسته بود، از غبار نشسته روی آسمان شهر میگوید و با دست، رد دود را نشان میدهد: «الان دودهای اسکله هم مثل ابر شده است، رقیقتر و کمرنگتر.» خانهاش ۴۰ کیلومتر با اسکله فاصله دارد: «اسکله که منفجر شد، انگار یکنفر در خانه را با لگد باز کرد. شیشه بعضی جاها خرد شد. سقف ماشینها پایین آمده بود. فشار انفجار خیلی بالا بود. شما حساب کن که فقط ۴۰ کیلومتر موج آن انفجار آن بود.» لحظه انفجار به پالایشگاه و روستاهای اطراف هم رسید و به خانهها و مدرسهها آسیب زده بود. مدرسههایی نزدیک اسکله که دانشآموزانش چنددقیقه قبل از انفجار تعطیل شدند و چند ساعت بعد تصویر دیوارها و سقف ریخته آن را دیده بودند.
دستور تعطیلی شهر روز قبل، چندساعت بعد از انفجار صادر و هشدارهای آلودگی هوا به مواد شیمیایی اعلام شد. حالا از آن آلودگی، غباری رقیق در آسمان باقی مانده و خیابانهای بندرعباس از همیشه خلوتتر هستند. همزمان که آمارهای کشتهشدگان بالا میرفت، مردم خبر سهروز عزای عمومی را شنیدند، بیآنکه نشانی از آن در شهر ببینند. وزارت بهداشت شبشنبه تاکید کرده بود که در پی انفجار در اسکله شهید رجایی و انتشار گازهای سمی حاصل از اشتعال مواد شیمیایی، بهمنظور حفظ ایمنی و سلامت ساکنان مناطق متاثر از این حادثه، رعایت نکات بهداشتی و ایمنی ضروری است و از شهروندان درخواست میشود از هرگونه تردد غیرضروری در خارج از منزل خودداری کنند. در مواردی که خروج از منزل اجتنابناپذیر است، استفاده از ماسکهای مناسب، توصیه میشود. »
اما فقط تعداد کمی از مردم از ترس نفسکشیدن مواد شیمیایی ناشناخته، ماسک بهصورت زدهاند و اینستاگرام اهالی بندرعباس پر از استوری تسلیت و مفقودی است. مرضیه، ساکن بندرعباس است و میگوید: «خود من دونفر را میشناسم که از دیروز مفقود شده بودند. پیکر یکی از آنها شناسایی شد اما هنوز خبری از نفر دوم نیست. تعدادشان خیلی زیاد نیست اما تعداد مجروحان زیاد بود و همین کار شناسایی را سخت میکرد. کسانی که مفقود اعلام شدهاند، ممکن است نیروی شرکتی باشند که بیمه نمیشوند و در فهرستها نیستند. مثل کارگران بلوچ یا ماشینهای کانتینربری که هربار به اسکله میآیند و یک یا دو کارگر با خودشان میآورند و ممکن است نام همانها در لیست نباشد.»
مرضیه میگوید، دوستانی در پالایشگاه دارد که بعد از موج انفجار، آسیب دیدهاند: «یکی سرش به دیوار خورد، یکی توی صورتاش شیشه ریخته است. شیشه خانههای روستای خونسرخ پایین آمده و شهرک شهید رجایی که کارمندان آنجا ساکن بودند، تخلیه شده است.» او دوستانی دارد که آن روز جانشان از انفجار نجات پیدا کرد؛ کارمندانی که صبح روز حادثه خواب مانده بودند و مرخصی گرفته بودند یا ترجیح دادند چندساعت دیرتر از همیشه در اسکله حاضر شوند. او هم کسانی را میشناسد که از شدت انفجار، صورتهایشان از شکستن خردهشیشه زخمی شده و شنیده است که کارمندان اسکله حتی مجبور شدهاند که خودشان همکارانشان را از زیر آوار بیرون بیاورند. «بنویسید فاجعه شده بود.»
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.