مقصر اصلی مشکلات «کوچه»، مسئولین هستند/ هر استانی براساس ملاحظات خاص خودش تصمیم می‌گیرد/ هیچ‌کس نمی‌تواند موسیقی را محدود کند

خبرآنلاین دوشنبه 08 اردیبهشت 1404 - 14:34
موسیقی، زبان بی‌کلامی است که دل‌ها را به هم پیوند می‌دهد و فرهنگ‌ها را با یکدیگر هم‌صدا می‌کند. در کشوری که تاریخش غنی از لحظات موسیقیایی بی‌نظیر است، این هنر به‌عنوان میراثی فرهنگی باید در کانون توجه قرار گیرد. اما متاسفانه، در سال‌های اخیر، مشکلات زیادی برای هنرمندان این حوزه به‌وجود آمده است. مشکلاتی که نه تنها به‌دلیل محدودیت‌های قانونی، بلکه به‌خاطر برخوردهای نادرست با موسیقی و هنرمندان آن، وضعیت این هنر را به چالش کشیده‌اند. در این راستا، پرسشی مطرح می‌شود: چرا باید هنری که همیشه در خدمت مردم بوده، حالا دچار محدودیت و رکود شود؟

ریحانه اسکندری:  موسیقی ایران، با تاریخچه‌ای که به هزاره‌ها می‌رسد، همیشه در قلب مردم و فرهنگ‌های مختلف این سرزمین قرار داشته است. از موسیقی سنتی گرفته تا نغمه‌های محلی، از دقایق باشکوه جشن‌ها گرفته تا دقایق تامل‌برانگیز لحظات غم، این هنر نه تنها روایتگر تاریخ، بلکه بازتاب‌دهنده احساسات و آرمان‌های جامعه ایرانی بوده است. اما در دنیای امروز، در مواجهه با تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، موسیقی به‌عنوان یکی از ارکان اصلی هنر، با چالش‌های بزرگی مواجه شده است.

با وجود این‌که ایران سرشار از هنرمندان توانمندی است که در عرصه موسیقی درخشیده‌اند، مشکلات زیادی از قبیل قوانین محدودکننده، مجوزهای سخت‌گیرانه و برخوردهای تبعیض‌آمیز، سد راه رشد و شکوفایی این هنر شده‌اند. چه در عرصه موسیقی سنتی، موسیقی نواحی، موسیقی اقوام  و چه در موسیقی معاصر، هنرمندان همواره با موانع گوناگونی روبرو بوده‌اند که بسیاری از آن‌ها ناشی از تضادهای درون‌دستگاهی و نگاه‌های محدودکننده است.

نمونه بارز این دست اتفاقات در رابطه با فستویال «کوچه» رخ داد، جایی که علی‌رغم داشتن مجوزهای لازم سخنانان امامان جمعه دشتستان و فشاری بیرونی عده‌ای خاص حتی اهمیت قوانین حاکم را زیر سوال برد. البته لازم به ذکر است که پس از تمامی حواشی، جشنواره «کوچه» برگزار شد اما  به علت حادثه دلخراش انفجار در بندر شهید رجایی برگزار کنندگان پس از اجرای عزاداری با انتشار بیانیه ای از اتمام نیمه‌کاره فستیوال برای همدردی با مردم داغ‌دیده خبر دادند .

این روزها با این که سند موسیقی در دولت سیزدهم امضا شده است شاهد تعطیلی برخی کنسرت‌ها و برنامه‌های هنری حوزه موسیقی هستیم، آن هم در شرایطی که دارای مجوز هستند و همین موضوع با اصل سند موسیقی در تضاد است. 

در حالی‌ که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاه‌های دولتی باید نقش مهمی در حمایت و هدایت موسیقی ایفا کنند، متاسفانه به‌نظر می‌رسد که تعاملات میان این دستگاه‌ها به‌گونه‌ای است که به‌جای حل مشکلات، منجر به افزایش آن‌ها می‌شود. این وضعیت نه تنها به هنرمندان آسیب می‌زند، بلکه در نهایت به تضعیف فرهنگ موسیقی در جامعه ایرانی منجر می‌شود. آیا نمی‌توان از ظرفیت‌های موجود در کشور، با همکاری و هم‌افزایی بیشتر بین نهادهای دولتی و هنرمندان، برای احیای موسیقی ایران استفاده کرد؟

در همین رابطه با هوشنگ جاوید متخصص و پژوهشگر موسیقی نواحی و آئینی گفتگویی انجام دادیم که در آن چالش های سیاست گذاری موسیقی کشور را تحلیل کردیم. در ادامه این گفتگو را  می‌خوانید.

در سیاست‌گذاری‌های اخیر موسیقی کشور شاهد نوعی سکوت هستیم. سند ملی موسیقی امضا شده است اما در عمل به نظر می‌رسد که با موانع زیادی روبه‌رو است. نظرتان در این مورد چیست؟ آیا به نظر شما دولت کنونی در پی اجرای این سند است یا مثل گذشته، سنگ‌اندازی‌هایی وجود دارد؟

متاسفانه باید بگویم که سنگ‌اندازی‌ها همواره در این زمینه وجود داشته است. وقتی سند ملی موسیقی ابلاغ شد، به عنوان یک حرکت مثبت تلقی شد. ولی واقعیت این است که در عمل، مشکلات بسیاری برای اجرایش به وجود آمد. مثلا جشنواره موسیقی «کوچه» که مجوز داشت، لغو شد و این موضوع نشان‌دهنده مشکلات اجرایی و تفاوت در تصمیم‌گیری‌ها است. به طور کلی، در حال حاضر هر استانی بر اساس ملاحظات خاص خودش تصمیم می‌گیرد و این عدم هماهنگی میان نهادهای مختلف، مشکل‌ساز شده است.

مقصر اصلی مشکلات «کوچه»، مسئولین هستند/هر استانی بر اساس ملاحظات خاص خودش تصمیم می‌گیرد/ هیچ‌کس نمی‌تواند موسیقی را محدود کند
هوشنگ جاوید

 پس از نظر شما چالش‌ها بیشتر ناشی از عدم هماهنگی میان استان‌ها و نهادهای مسئول است؟

 بله دقیقاً. بسیاری از استان‌ها، به ویژه مناطقی که نگاه مذهبی‌تری دارند، پذیرای اجرای برخی از نوع موسیقی‌ها نیستند. این نگاه فرهنگی به موسیقی باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، مسئولان فرهنگی در هر استان باید با آگاهی از شرایط اجتماعی و فرهنگی منطقه خود، تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. در غیر این صورت، هنرمندان به اشتباهاتی می‌افتند که نتیجه‌اش اعتراضات و برخوردهای منفی است.

در مورد جشنواره موسیقی «کوچه»، به نظر شما چه اشتباهی در برنامه‌ریزی رخ داده است؟

جشنواره‌ها باید متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی هر منطقه طراحی شوند. برای مثال، در برخی از محله‌ها یا استان‌ها که ویژگی‌های مذهبی پررنگ‌تری دارند، شاید اجرای برخی از موسیقی‌ها یا برنامه‌ها مناسب نباشد. این اشتباه به عهده هنرمند نیست، بلکه به عهده برنامه‌ریزان است که باید شناخت بهتری از فرهنگ و حساسیت‌های منطقه خود داشته باشند.

 پس به نوعی این‌گونه برنامه‌ریزی‌ها باید با توجه به ویژگی‌های هر منطقه خاص انجام شود تا چنین مشکلاتی پیش نیاید؟

دقیقاً. اگر برنامه‌ریزی‌ها با درک درست از فرهنگ منطقه و شناخت عمیق‌تری از جامعه هدف انجام شود، می‌توانیم جشنواره‌هایی داشته باشیم که هم هنرمند از اجرای آثار خود لذت ببرد و هم مردم محلی از این اجراها استقبال کنند. در غیر این صورت، نتیجه‌اش فقط ایجاد تنش خواهد بود.
موسیقی باید بیشتر مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. به نظر من، باید همایش‌های متعددی برای حل این مسائل برگزار شود تا به یک نتیجه قطعی برسند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر دستگاه‌های فرهنگی، متاسفانه تمایل زیادی به بحث و گفتگو در مورد مشکلات موسیقی ندارند.

الان جدی‌ترین آسیبی که در سیاست گذاری‌ها متوجه موسیقی است چیست؟

این نگاه که «فرمان ما همین است و باید پذیرفته شود» نه تنها مفید نیست، بلکه مانع پیشرفت می‌شود. هنرمندان درخواست‌ها و نیازهایی دارند که باید به آن‌ها توجه شود. هنر هیچ وقت نباید محدود شود؛ موسیقی ایران به دلیل مقاومت هنرمندان در برابر فشارها و محدودیت‌ها، هنوز به حیات خود ادامه می‌دهد. این یک حقیقت است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند.

موسیقی ایران در طول تاریخ از چالش‌ها و تهدیدات زیادی عبور کرده است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را محدود کند. اگر قرار باشد این محدودیت‌ها برداشته شود، باید یک همکاری مؤثر بین مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر دستگاه‌های دولتی صورت گیرد. اگر همکاری‌های کارشناسی و علمی شکل بگیرد، می‌توان این مشکلات را حل کرد. متأسفانه، این همکاری‌ها تا کنون به درستی برقرار نشده است.

موسیقی ایران از دیدگاه فرهنگی بسیار غنی است و باید از آن به عنوان یک میراث فرهنگی ارزشمند یاد کرد. همکاری بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی می‌تواند کمک کند که مشکلات موجود حل شود، مشروط بر اینکه نظرات کارشناسی دقیق به آن افزوده شود. موسیقی ایران نه تنها برای شادی، بلکه برای بیان غم و دردهای جامعه نیز است. این هنر باید درک شود و حفظ شود، نه اینکه تحت فشار قرار بگیرد.

بسیاری از هنرمندان ایرانی در زمان‌های مختلف، از جمله در دوران جنگ، در خدمت جامعه و کشور بوده‌اند. برخی از آن‌ها حتی فرزندان شهدا هستند و در جبهه‌ها حضور داشته‌اند. متأسفانه، بسیاری از این هنرمندان اکنون نادیده گرفته می‌شوند و رفتارهای نادرستی با آن‌ها صورت می‌گیرد. این نوع برخورد، به ویژه وقتی با سابقه‌های ایثارگری و فداکاری هنرمندان در نظر گرفته نمی‌شود، باعث ایجاد نارضایتی در بین هنرمندان می‌شود.

در حال حاضر، سازمان‌هایی مانند بسیج هنرمندان وجود دارند که نقش مهمی در حمایت از هنرمندان دارند. اما اگر هنرمندان نتوانند به راحتی به فعالیت‌های خود ادامه دهند، این تضادهای نگرشی باعث نارضایتی در میان هنرمندان و مردم می‌شود. باید درک کنیم که هنرمندان هم بخشی از جامعه هستند و نباید به آن‌ها به عنوان افراد بیرون از جامعه نگاه کرد.

ما باید به هنرمندان و موسیقی کشور احترام بگذاریم، چرا که آنها در خدمت جامعه بوده‌اند و همیشه در شرایط سخت حضور داشته‌اند. این نوع برخوردها، به ویژه در دوره‌ای که جامعه جهانی به شدت به ایران فشار می‌آورد، تنها به سود دشمنان ایران است. باید به هنرمندان اجازه داد که به فعالیت‌های خود ادامه دهند و در این راستا، مسئولین فرهنگی باید درک بهتری از وضعیت هنرمندان داشته باشند.

مقصر اصلی مشکلات «کوچه»، مسئولین هستند/هر استانی بر اساس ملاحظات خاص خودش تصمیم می‌گیرد/ هیچ‌کس نمی‌تواند موسیقی را محدود کند
تصویری از فستیوال «کوچه»

پس مشکل اصلی تصمیم‌گیران هستند؟

بله، خیلی از مشکلات به این برمی‌گردد که کسانی که مسئول تصمیم‌گیری هستند، به‌خوبی فکر نکردند و برنامه‌ریزی‌های ناقصی داشتند. متاسفانه چون به کمک گرفتن از دیگران توجه نمی‌شود، حالا فکر می‌کنند که همه چیز را می‌توانند خودشان انجام بدهند و به همین دلیل این مسائل پیش می‌آید. به نظر من، تقصیر اصلی به گردن مسئولین است که جشنواره «کوچه» را خراب کردند. هنرمند هیچ گناهی ندارد. ببینید، هنرمندان دیدگاه باز و روشنی دارند. الان شما به تعداد هنرمندان خیابانی در زمینه موسیقی نگاه کنید. در واقع، همین الان اگر بخواهیم بشماریم، تعداد زیادی هنرمند خیابانی داریم.

به یاد دارم که در سال‌های ۷۰ و ۷۷ با کمک آقای کامبیز روشن روان و آقای دکتر شریعت و آقای فاضل جمشیدی، به دنبال ساماندهی هنرمندان دوره‌گرد خیابانی رفتیم. آن زمان، در کل ایران حدود ۶۰۰۰ هنرمند خیابانی در زمینه موسیقی داشتیم.
حتی برنامه داشتیم که آنها را ساماندهی کنیم، در پارک‌ها و مکان‌های خاص با لباس‌های خاص، همان‌طور که در کشورهای اروپایی انجام می‌دهند. حتی اگر کسی بخواهد با این هنرمندان عکس بگیرد، می‌تواند پولی بپردازد.
درست مثل کاری که در اروپا یا آمریکا انجام می‌شود. هنرمندان تحت پوشش قرار می‌گرفتند و با کنترل دقیق، می‌توانستیم برایشان کارهای زیادی انجام دهیم، اما هیچ‌کس به حرف ما گوش نکرد.

وزارت فرهنگ و ارشاد هیچ توجهی به این موضوع نکرد. در آن زمان، وزارت ارشاد منفعل باقی ماند و این نگرش به گروه‌های موسیقی باعث شد که هیچ کاری پیش نرود. الان که گروه‌ها ثبت می‌شوند و برایشان درجه هنری تعیین می‌شود، باید بپرسیم این ثبت‌ها برای هنرمندان چه منفعتی دارد؟ این ثبت‌ها فقط برای این است که این هنرمندان به‌عنوان اعضای جمهوری اسلامی ایران شناخته شوند و بگویند که به نظام و قوانین کشور تعهد دارند. اما وقتی این هنرمند را دعوت می‌کنند به جشنواره‌ای یا جایی برای اجرا، در میانه‌ی اجرا جلوی آنها را می‌گیرند. این تضاد رفتاری است و هیچ‌کدام از این‌ها با سند موسیقی همخوانی ندارد.  باید بپذیریم که یا باید اجازه دهند هنرمندان کار خود را انجام دهند، یا نه، باید بگویند که هر کس باید به کاری که خودش دوست دارد ادامه دهد. وقتی هنرمند در این شرایط قرار می‌گیرد، احساس نارضایتی می‌کند. این هنرمندان فقط می‌توانند از راه هنر زندگی کنند. اگر می‌خواستند کار دیگری بکنند، می‌توانستند به حرفه‌های دیگر مثل معماری یا جاده‌سازی بروند. اما آنها هنر را انتخاب کردند تا در خدمت جامعه باشند و ذهن مردم را آرام کنند.

پس این تضادها بی احترامی به هنرمندان است؟

هنرمند باید محترم شمرده شود. این‌گونه برخوردها باعث سرخوردگی آنها می‌شود. چرا باید با هنرمندان این‌طور برخورد شود؟ هنرمندانی که سال‌ها در خدمت هنر و مردم کشورشان بوده‌اند، نباید چنین سرنوشتی داشته باشند. چرا باید در مراحل مختلف مثل ثبت‌نام، ارزیابی هنری و عضویت در خانه موسیقی با این مشکلات مواجه شوند؟

این مشکل به‌ویژه وقتی که هنرمند در جامعه‌ای زندگی می‌کند که از او انتظار دارد که نقش مؤثری ایفا کند، بیشتر به چشم می‌آید. وزارت فرهنگ و ارشاد باید به این هنرمندان احترام بگذارد. هنرمندان که از دل مردم بیرون آمده‌اند، در نهایت باید بتوانند از هنر خود در سطح کشور بهره‌برداری کنند. در غیر این صورت، هیچ‌کس جوابگو نخواهد بود. این مسائل نه تنها نارضایتی ایجاد می‌کند، بلکه باعث ایجاد شکاف در بین هنرمندان و مسئولین می‌شود.

شهید ابراهیم رئیسی مرد قانون بود. زمانی که سند موسیقی به‌دست او ابلاغ شد، با تمام چالش‌ها این کار را انجام داد. اما متاسفانه مدیران ارشاد بعدی با بهانه‌های مختلف این سند را زیر سوال بردند. برخی از افراد داخل جامعه موسیقی هم که اصلاً درک درستی از سند موسیقی نداشتند، شروع به اعتراض کردند. این باعث شد که سند موسیقی معلق بماند و هیچ‌کسی جوابگو نبود.

الان هم این وضعیت ادامه دارد. از یک طرف هنرمندان ناراضی هستند، از طرف دیگر جامعه خبرنگاری هم سوالات زیادی دارند، اما در نهایت هیچ‌کس جوابگو نیست. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، هیچ‌کس در مملکت گوش شنوایی برای این مشکلات ندارد. امیدوارم روزی برسد که همه این مسائل حل شود و هنرمندان به‌طور کامل مورد احترام قرار گیرند.

۵۷۵۷

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.