رئیس فدراسیون فوتبال اخیراً خبر داده که مربیان شلوغکن و دادزن ممکن است دیگر مجوز فعالیت نگیرند. در نگاه اول باید گفت: بله، حق با آقای تاج است! امثال خداداد عزیزی ـ با تمام احترامی که به فوتبال ما بخشیده ـ گاهی چنان غوغا به پا میکند که آدم شک میکند نکند کنار زمین و روی پیست تارتان، زلزلهای چند ریشتری رخ داده باشد. اما مسئله، نه اصل حرف، بلکه اجرای آن است!
سوال اینجاست: فدراسیون فوتبال چطور میخواهد میزان فریاد مربیان یا سرپرستان را تشخیص بدهد؟ آیا قرار است کنار هر نیمکت یک کارشناس صوتی با دستگاه دسیبلسنج مستقر شود؟ آیا مثلاً برای هر پنجاه دسیبل اضافه، مربی یا سرپرست یک جلسه محروم میشود؟
یا شاید کار به جایی برسد که در متن احکام کمیته انضباطی بخوانیم: «نامبرده در دقیقه ۷۵ با فریاد ۸۲ دسیبل، جو ورزشگاه را ملتهب نمود؛ لذا به دو جلسه محرومیت و پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان جریمه محکوم میشود.»
اصلاً بر فرض که این طرح را اجرا کردید؛ اگر مربیای فریاد زد، اما دوربینهای تلویزیونی حواسشان به سمت دیگری بود چه میکنید؟ تلویزیون ما که بعضی وقتها حین پخش بازی، مستقیما «تصویر کشاله ران دو بازیکن در دو بازی جداگانه» را نشان میدهد، اما اولی محروم میشود و دومین بازیکن فقط پانصد میلیون جریمه نقدی! حالا که پای صدا وسط است، دیگر تشخیص عادلانه سختتر هم میشود.
اگر بنا بر پاکسازی باشد، بهتر است فریادهای واقعی را بشنویم: فریاد اعتراض به قراردادهای مشکوک، فریاد علیه فسادهای پنهان، فریاد برای حق مردم از سکوها.
در نهایت، اگر قرار باشد هر فریادی حذف شود و هر صدای اعتراض خاموش، چه چیزی از فوتبال باقی میماند؟ یک فوتبال بیهیجان، بیروح، با مربیانی لبخندزنان و بازیکنانی که مثل مجسمه حرکت میکنند. خلاصه اینکه مربی داد زد؟ گوشش را بکشید. مربی فریاد نزد؟ حتماً دارد توطئه میکند! دوربین تصویر ناجور گرفت؟ تقصیر زاویه تابش نور است!
فوتبال ما نه به صداسنج نیاز دارد، نه به لبخوان حرفهای؛ فقط کمی انصاف، عقلانیت و خنده واقعی میخواهد. همین!
منبع: فرهیختگان