مرتضی مکی، کارشناس سیاست خارجی و روابط بینالملل، در رابطه با مانع تراشیهای مخالفان توافق احتمالی میان ایران و آمریکا به ویژه تهدیدات اخیر نتانیاهو که به نظر میرسد قصد تحریک و تسلط بر تصمیمات رییسجمهور آمریکا را دارد، توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش ایلنا، وی تصریح کرد: دو جریان فکری همواره در ایالات متحده نسبت به برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران وجود داشته و با توجه به چهرهای که در کاخ سفید بوده، معمولاً این جریانها یا غالب بودهاند یا در جناح مقابل قرار داشتهاند. باراک اوباما هم در دوره هشت ساله ریاستجمهوریاش، بهویژه در دوره دوم، تحت فشار زیادی در خصوص مذاکرات هستهای با ایران و حتی توافق برجام قرار داشت. بهطوری که اوباما به صراحت به مخالفان توافقنامه هستهای با ایران اعلام کرد که اگر آمریکا توانش را داشت، میتوانست پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران را باز کند، اما نمیتواند.
وی با بیان اینکه حتی اوباما هم نتوانست کنگره را با خود همسو کند تا برجام را بپذیرد، عنوان کرد: اوباما در یک بازه زمانی چهار ماهه مجبور بود طبق زمان ریاستجمهوری، تحریمهای ایران را به حالت تعلیق درآورد. این هم یکی از نقاط ضعف برجام بود. به هر حال ما هم کاری نکردیم که آمریکا بهصورت جدی این موضوع را در قالب قانون دربیاورد.
ترامپ که به قدرت رسید، برجام را مورد توجه قرار داد و جریان مخالف برجام عملاً نقش قویتری پیدا کرده بود. در یک سال و نیم اول دولت ترامپ، رویکردهایی نسبت به برجام وجود داشت. وزیر خارجه اول ترامپ، آقای تیلرسون، رویکردهای محتاطانهتر و نرمتری نسبت به پومپئو داشت و عملاً از روند مذاکرات برجام و اجرای آن حمایت میکرد. اما او بیشتر از یک سال به عنوان وزیر خارجه آمریکا دوام نیاورد و جای خود را به چهرههایی داد که عملاً جنگطلب و پرنفوذ بودند، مانند پومپئو و جان بولتون که در مخالفت با نگاه ترامپ نسبت به برجام و توافق با ایران نقش داشتند تا جایی که ترامپ از توافق برجام خارج شد.
مکی ادامه داد: در دور دوم دولت ترامپ نیز افرادی جنگطلب و صلحستیز همچون آقای مارکو روبیو، وزیر خارجه و مایک والتز دبیر شورای امنیت ملی، در این دسته قرار گرفتند که به شدت خواستار اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران بودند. اما در مقابل به نظر میرسد که ترامپ دیدگاه متفاوتتری دارد و همچنان معتقد است که باید از طریق مذاکره، توافقی با ایران در حوزه مهار برنامه هستهای به دست آورد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به انتخاب استیو ویتکاف به عنوان نماینده آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران، بیان کرد: انتخاب چهرهای به نام ویتکاف که به شدت در مقایسه با دیگر سیاستمداران آمریکایی متعادل و معاملهگر است، نگاه ترامپ به روند مذاکرات با ایران را نشان میدهد و اینکه پس از سه دور مذاکرات، همچنان نسبت به این توافق خوشبینی نشان میدهد، موید همین مساله است.
ترامپ جدیت بیشتری نسبت به ادامه مذاکره با ایران دارد و چهره ایرانستیزی مانند مارکو روبیو جزو کسانی هستند که بیشتر به جایگاه خود در درون کاخ سفید اهمیت میدهند و اگر ترامپ به توافقنامه هستهای با ایران تن بدهد، آنها هم چارهای جز حمایت از مواضع و دیدگاههای ترامپ نخواهند داشت. اما نباید خطر اعمال نفوذ و تأثیرگذاری این جریان علیه مذاکرات را نادیده گرفت و باید تلاش کرد با یک سیاست انعطافپذیر، مذاکرات با ترامپ و این تیم را به سرانجام رساند. کمهزینهترین راه برای ایران برای گریز از فعال شدن مکانیزم ماشه، احیای برجام و عادیسازی روابط ایران با جهان است.
مکی در رابطه با تضمینی که باید از آمریکاییها برای اجرای توافقات احتمالی گرفت، تاکید کرد: در دنیای سیاست و سیاست بینالملل، چیزی به نام تضمین وجود ندارد، زیرا در نظام بینالملل، قدرت است که تنظیمگر مناسبات سیاسی میان کشورهاست. اکنون ترامپ اعمال تعرفههای تجاری یا سیاستهای یکجانبه در جریان بحران اوکراین را در پیش گرفته است.
کدامیک از اینها بر اساس تعهدات چندجانبه آمریکا یا توافقنامههای سازمان تجارت جهانی آزاد است؟ هیچکدام. آمریکا با ناتو و اتحادیه اروپا انواع و اقسام پیمانهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی دارد، اما زمانی که منافع خود را در اولویت قرار میدهد، به راحتی این پیمانها را نادیده گرفته و با روسیه پای میز مذاکره مینشیند. در خصوص ایران هم باید این موضوع را مدنظر قرار داد. البته قطعاً آمریکا تلاش خواهد کرد مکانیزمها و گزینههایی را در توافقنامه بگنجاند که حداکثر ممکن بر پایبندی و پایداری حفظ توافقنامه تأثیرگذار باشد.
وی خاطرنشان کرد: خطراتی که ایران در چند ماه آینده با آن مواجه است، نشان میدهد که باید با انعطاف بیشتری به موضوع توافق با آمریکا فکر کنیم تا از این شرایط حساس چند ماه آینده باقیمانده به پایان قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل خارج شویم و پس از آن به فکر یک بازنگری جدیتر در نوع رویکردها و خواستههایمان در سطح منطقه و جهان باشیم. اگر بخواهیم همچنان روی نقاطی که چطور به توافق برسیم تمرکز کنیم، این توافق به سرانجام نخواهد رسید و این فرصت زمانی را از دست خواهیم داد و تهدیدات جدیتری از خروج آمریکا از توافقنامه احتمالی هستهای با ایران دامنگیر این کشور خواهد شد.