به گزارش خبرورزشی، آنفیلد و خیابانهای لیورپول، شب گذشته غرق در نور آتشبازی و صدای شادی هزاران هواداری بود که ۳۵ سال انتظار قهرمانی را کشیده بودند. این لحظه تاریخی، پایانی بر دههها حسرت و آغاز جشن بیستمین عنوان قهرمانی لیورپول در بالاترین سطح فوتبال انگلیس بود. در حالی که هیجان و سرخوشی پس از این موفقیت بزرگ همچنان در شهر موج میزند، سوال اصلی اینجاست: لیورپول چگونه بر این پایه مستحکم بنا خواهد نهاد و برای افتخارات بیشتر در آینده برنامهریزی خواهد کرد؟ این قهرمانی، نه تنها لحظهای برای جشن، بلکه نقطهای برای ترسیم نقشه راهی جدید برای سرخهاست.
لوئیس استیل - لیورپول | "اینها روزهای ما هستند، دوستان. " این جمله را مردی میگفت که بر لبهای لرزان از یک ایستگاه اتوبوس ایستاده بود با فلاشر قرمزی در دست.
شب از راه رسیده بود و بیرون آنفیلد، آسمان شب با آتشبازی و نورافشانی روشن شده بود. با این حال، هزاران نفر همچنان مشغول آواز و پایکوبی بودند، جشن میگرفتند روزی را که بسیاری از آمدنش ناامید شده بودند. این، آغاز مهمانیای بود که ۳۵ سال انتظارش را کشیده بودند. بیرون ورزشگاه جای سوزن انداختن نبود؛ صحنهای بود برای هجوم حواس: بوی تند دود آتشبازی بر لباسها نشسته بود و صدای بلند فریادها گوشها را به زنگ انداخته بود.
در مرکز شهر، ایستگاه «لایم استریت» منظرهای پساآخرالزمانی داشت. قطاری وارد شد و مسافرانی را بازگرداند که پیشتر در ماراتن لندن شرکت کرده بودند. آنان هم یکشنبه خط پایان را گذرانده بودند، پس از سفری سخت و طاقتفرسا. یکی از آنها که پیراهن لیورپول و مدال به گردن داشت، چنان خسته به نظر میرسید که گویی ذرهای انرژی برایش نمانده، اما به زودی وادار به لبخند شد؛ چرا که دریایی از پیراهنهای قرمز و هیجان و سرخوشی به استقبالش آمدند، در حالیکه صدای بعضی از هواداران به سختی درمیآمد.
آری، این روزها از آن روزهای خاصاند. داستانها و خاطراتی که نسل به نسل منتقل خواهند شد، لحظهای واقعی از تاریخ که در زمان حال رقم میخورد.
در آنفیلد، بازیکنان به همراه عزیزانشان در سالن غذاخوری جشن را تا سحر ادامه دادند. داروین نونیز سیگاری روشن کرد که بویش رختکن را پر کرده بود، در حالیکه دیگران نوشیدنی های خود را سر میکشیدند. بازیکنان از آن لحظه صحبت میکردند که هنوز باورشان نشده بود؛ ابراهیما کوناته گفت: "راستش هنوز باورم نشده. بعد از چهار فصل بالاخره موفق شدم… خیلی خوشحالم. قهرمانی در این لیگ دیوانهکنندهست. من اولین فرانسوی هستم که با لیورپول این کار را کرده. باورکردنی نیست. "
شاید حالا، بعد از روز استراحت شایستهای که دیروز داشتند، تازه حس آنها جا افتاده باشد. سردردشان شاید باقی باشد، اما احساس شکوه، موفقیت و افتخار بیگمان در جانشان نفوذ کرده یا شاید محکم بر چهرهشان نشسته است.
بازیکنان بدون شک از این فوران احساسات متأثر شدهاند، از اینکه ببینند این موفقیت برای هواداران باشگاه چه معنایی دارد. این سوال را پیش میآورد؛ چگونه کسی میتواند دلش بخواهد اینجا را ترک کند؟ شاید بازیکنان تیمهای رقیب با اندکی حسرت به این صحنهها نگاه کرده باشند، یا اگر در لیست خرید تابستانی قرار دارند، با حسی از یقین. لیورپول حالا به مقصدی وسوسهانگیز بدل شده است.
لیورپول اکنون پرافتخارترین باشگاه انگلیس است. بگذارید ابتدا این موفقیت را جشن بگیرند، سپس روایت همیشگی را آغاز کنیم که چگونه میتوانند آن را به دوران سلطه بدل کنند. اما چرا نباید به افتخارات بیشتر اندیشید؟ چرا تیم تحت هدایت آرنه اسلوت نباید در آرزوی بازپسگیری «اولد بیگ ایرز» (جام لیگ قهرمانان) و هفتمین جام قهرمانی اروپا باشد؟ چرا نباید برای فصل آینده مدعی اصلی بیستویکمین عنوان قهرمانی باشند تا فاصلهشان را با منچستریونایتد در جدول افتخارات بیشتر کنند؟
مدیران باشگاه از هماکنون برنامهریزی را آغاز کردهاند. طبق اطلاعات دیلی میل، اسلوت در تابستان از بودجه قابل توجهی برخوردار خواهد بود و باشگاه قصد دارد برای استفاده از این موفقیت هزینه کند. آنها خواهان جذب یک مدافع چپ، یک مدافع مرکزی و یک مهاجم هستند، و شاید یک هافبک نیز در دستور کار قرار گیرد. برخی بازیکنان هم جدا خواهند شد؛ تابستان شلوغی در آنفیلد پیشروست.
و اما معمای ترنت الکساندر-آرنولد. ستاره محلی و معاون کاپیتان که پس از مصدومیت، بازگشتی تماشایی داشت؛ با گل پیروزیبخش مقابل لستر و نمایشی جادویی در پیروزی ۵-۱ مقابل تاتنهام که مثل یک کوارتربک بازی را هدایت میکرد. او هنگام تعویض، تماشاگران را تحریک به تشویق کرد؛ هنوز کاملاً آماده نیست؛ و سپس به سوی سکوهای "کاپ" هل داده شد، جایی که جمعیت فریاد زدند: "الکساندر-آرنولد، اسکوزرِ تیم ما". کرتیس جونز هممحلیاش در میان هواداران محبوب است، دیگرانی چون فندایک، آلیسون، مکآلیستر و صلاح هم بتهایی هستند، اما هیچکس چون الکساندر-آرنولد با هواداران پیوندی چنین عمیق ندارد. او دارد رویای آنها را زندگی میکند. آیا آن صحنههای پس از بازی کوچکترین تردیدی در دلش نینداخته؟ آیا واقعاً رئال مادرید بهتر از این است؟
هر روز میتوان این سوال را پرسید اما بهویژه این هفته، وقتی قهرمانان اروپا و اسپانیا با جنجال بر سر داور فینال جام حذفی اسپانیا، خود را به سخره گرفتند. آن بازی را هم، گفتنیست، به بارسلونا باختند و حالا در لالیگا نیز چهار امتیاز عقب هستند. ماشین تبلیغاتی فلورنتینو پرس از پس آن شکست به کار افتاده، و نام رئال در کنار هر بازیکنی قرار گرفته، اما ترنت همان کسی است که آنها بیشتر از همه میخواهند، با پیشنهادی مالی هنگفت برای تبدیل او به گلکتیکوی بعدی. هیچکس جاذبه بازی برای رئال را انکار نمیکند، ۱۵ بار قهرمان اروپا بودن و سبک زندگی که با آن همراه است. اما الکساندر-آرنولد در آنفیلد اسطورهای در حال تولد است و آن صحنهها در پایان بازی — نه فقط استقبال گرم بلکه شور و شعف چهرههای حاضر در ورزشگاه — بی تردید ذهنش را درگیر کردهاند. هنوز چیزی رسمی نشده است.
او تنها کسی نبود که آن احساسات را در یکشنبه تجربه کرد یا این حس را یافت که شاید این آغاز عصری باشکوه برای «ماشین اسلات» باشد. برای نخستین بار در سه سال، یازده ماه و هجده روز، منچسترسیتی دیگر قهرمان انگلیس نیست. هنوز برای اعلام قطعی تغییر سلطه زود است، اما این قهرمانی لیورپول را دوباره بر نقشه قدرت قرار داده است.