در حالیکه منطقه از خلیجفارس تا مدیترانه در تب و تاب تحولات امنیتی و ژئوپلیتیکی میسوزد و دشمنان ملت ایران روزبهروز نقاب از چهره برمیدارند، دولتهای غربی، بهویژه اعضای اروپایی برجام، بار دیگر با نمایش مزورانهای از «نگرانی» درباره برنامه هستهای ایران، در حال ایفای نقش «پلیس بد» در کنار «پلیس خوب» آمریکایی هستند.
این بار، آنچه بیش از هر چیز آشکار است، واگذاری نقش تهاجمی به اروپا در چارچوب یک تقسیمکار امنیتی توسط واشنگتن است؛ سناریویی که از واشنگتن آغاز شده و در پاریس و برلین و لندن دنبال میشود.
در جدیدترین نمونه از این پروژه نخنما، «ژان نوئل بارو» وزیر خارجه فرانسه، در سخنانی وقیحانه، با تهدید به فعالسازی مکانیزم ماشه علیه ایران، در قامت قیم و طلبکار ظاهر شد. او بدون کمترین اشارهای به ده سال بدعهدی اروپا و خیانت فاحش آمریکا در دوران ریاستجمهوری نخست ترامپ، ایران را به زیر پا گذاشتن تعهداتش در برجام متهم کرد! این در حالی است که نهتنها آمریکا یکطرفه از توافق خارج شد، بلکه اروپا نیز ذرهای به وعدههای اقتصادی خود عمل نکرد و حالا در جایگاه مدعی نشسته است.
«بارو» با بیان اینکه «برای بحران هستهای ایران راهکار نظامی وجود ندارد»، ادعا کرد: «اگر منافع امنیتی اروپا تأمین نشود، تمامی تحریمهای لغو شده ایران در طول ده سال گذشته باز خواهد گشت.» اما سؤال اینجاست: اروپا چه جایگاهی دارد که بخواهد ایران را تهدید به تحریم کند؟ مگر نه اینکه معادله تحریم، معادلهای میان ایران و آمریکاست و اروپا در این میان چیزی جز یک دنبالهرو بیاختیار نیست؟!
سؤال دیگر این است مگر تحریمی از برجام مانده است که برنگشته باشد و مگر اروپاییها کوچکترین نقشی در پاسخگوسازی آمریکا نسبت به تعهداتش در برجام ایفا کردند؟
گروسی که خود در سودای پست دبیرکلی سازمان ملل است، هر روز با نطقهایی دوپهلو و بیپایه درباره پرونده هستهای ایران، تلاش میکند در معادله ایران و آمریکا برای خود جایگاهی دستوپا کند. اما پرسش اینجاست: آژانس در قبال تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی چه کرده؟ آیا حتی یک بار، تلآویو را به شفافیت در برنامه تسلیحاتی اتمی خود ملزم کرده است؟! آژانسی که در برابر حسننیتها و همکاریهای گسترده ایران کور است، حالا داعیه قضاوت دارد؟!
وی که باید حافظ عدالت و بیطرفی در موضوع مرتبط با نهاد آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، در قبال همکاریهای گسترده ایران و ارائه دسترسیهای بیسابقه به بازرسان آژانس، کوچکترین نشانی از قدردانی یا حسننیت نشان نداده و در مقابل، در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی سکوت اختیار کرده است.
در کنار همه اینها، سکوت تأسفبرانگیز و حسابشده آمریکا و متحدان اروپاییاش در برابر حادثه بندر شهید رجایی نشان میدهد، برای این جماعت، جان انسانها هم به دو دسته «قابل همدردی» و «بیارزش» تقسیم میشود. همانهایی که در حادثه غمانگیز اسکله، حتی یک بیانیه خشک و خالی نیز صادر نکردند، امروز با چشمانی اشکآلود، نگران دسترسی ایران به فناوری هستند!
اروپا که امروز حتی در مقابل سلطه آمریکا و فشار تعرفهای بر صنعت، فناوری و اقتصاد خود درمانده است، در حالی تهدید به تحریم ایران میکند که فشار حداکثری آمریکا منجر به تسلیم ایران نشد و اگر اروپا توان مهار ایران را داشت، نیاز به نعل وارونهزدن و نمایش دوگانه پلیس خوب و بد نداشت.
غربیها نیز خوب میدانند که نه مکانیزم ماشه، نه مواضع گروسی، نه پارس کردنهای نتانیاهو و نه تهدیدهای توخالی ترامپ، هیچکدام تأثیری ندارند. این ایران است که اکنون ابتکار عمل را در میدان، در دیپلماسی، در اتصال به شرق، در تقویت توان دفاعی و در پیشرفت در برنامه صلحآمیز هستهای در دست گرفته است.